65
فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78

رهگذر فارسی‌دانی مترجم، گریبان‌گیر او می‌شود در بر می‌گیرد. روشن است که طبق این تعریف، فارسی‌زدگی به خلط معنایی واژگان فاعربی منحصر نمی‌شود و دخالت واژگان یاد شده فقط یکی از انواع فارسی‌زدگی است.

در تقسیم‌بندی اولیه می‌توان فارسی‌زدگی را به انواع زیر تقسیم کرد (پیش‌تر این نکته را یادآور می‌شویم که تقسیم‌بندی یاد شده بر اساس استقرای تام نیست و این نوشتار مدعی فهرست بسته‌ای در این خصوص نیست):

1.فارسی‌زدگی مستقیم

این نوع از فارسی‌زدگی در پی تبادر ناخواسته معنای فارسی واژه فاعربی رخ می‌دهد. گونه یاد شده مشهورترین نوع فارسی‌زدگی است و مثال‌های فراوان دارد و محور این مقاله را تشکیل می‌دهد. در ادامه مقاله، مثال‌های فراوانی از فارسی‌زدگی مستقیم در ترجمه‌های نهج البلاغه خواهد آمد.

2. فارسی‌زدگی توهمی

ما در این نوع از فارسی‌زدگی با یک واژه‌‌ فاعربی و خلط معنای فارسی و عربی آن مواجه نیستیم، بلکه عامل خطا در اینجا شباهت واژه با دیگر واژگان فارسی در نوع حروف، و توهم یکسانی آنها است. مثال‌های پیش رو شواهدی از فارسی‌زدگی توهمی است:

مثال 1:

عن ابی عبدالله أنه کتب بهذه الرسالة الی اصحابه و اَمَرهم بمدارستها و النظر فیها و تعاهدها.۱

ترجمه فارسی‌زده:... در آن بیندیشند و با آن عهد ببندند.

ترجمه صحیح:... در آن بیندیشند و پیوسته در آن بنگرند.

«تعاهد» در عربی به معنای تفقد، پیوسته سر زدن و قطع رابطه نکردن است. صاحب المصباح المنیر گوید:

عهدی به قریب: ای لقائی، و تعهدت الشیء: ترددت الیه.

چنان که می‌بینیم این واژه هیچ ارتباطی با تعهد و پیمان فارسی ندارد.

مثال 2:

1.. الکافی، ج۸، ص۲.


فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78
64

منظور از کلمات فاعربی آن دسته از واژگان مشترک میان دو زبان هستند که حوزه معنایی‌شان در فارسی و عربی متفاوت است. واژه فاعربی لفظی مشترک در هر دو زبان عربی و فارسی است که معنای آن در دو زبان یکسان نیست. می‌توان گفت واژگان فاعربی نماینده فهرست مشترکات قاموسی دو زبان هستند.

واژگان فاعربی این قابلیت را دارند که باعث خطای مترجم فارسی شوند؛ بدین معنا که شباهت شکلی و شنیداری برخی از واژه‌های عربی با واژه‌های فارسی موجب می‌شود که خواننده یا شنونده بپندارد که مفهوم واژه‌ عربی به کار رفته را می‌داند و دیگر نیازی به مراجعه به کتاب‌های لغت نمی‌بیند، و در مرحله دوم، همان مفهوم فارسی واژه را در حدیث می‌نشاند و آن را معنا می‌کند.۱

نکته دیگری که در اینجا باید یاد کرد، مربوط به تعابیر «فارسی» و «عربی» است. در این پژوهش منظور ما از عربی، عربی کهن و به عبارت دقیق‌تر، زبان معیار در عربی متون دینی است. از این رو، زبان عربی معاصر و نیز گویش‌های عربی از محل بحث خارج است. همچنین منظور از «فارسی» زبان فارسی امروز است، نه فارسی کهنِ سده‌های پیش (در سطور آینده خوهیم دید که حوزه معنایی واژه فاعربی «دهقان» یا «دهگان» در فارسی کهن و نیز زبان حدیث یکی است و آنچه این واژه را به واژه‌ای فاعربی و آسیب‌زا بدل کرده، تفاوت معنای حدیثی آن با فارسی امروز است).

این نکته نیز نیاز به یادآوری ندارد که کتاب نهج البلاغه به زبان‌های فراوان ترجمه شده و آنچه به این مقاله مربوط است، ترجمه‌های فارسی این کتاب است. در این نوشتار شماری از کلمات فاعربی در تعدادی از ترجمه‌های نهج‌ البلاغه از حیث تبار، حوزه و نسبت ارتباط معنایی و نیز نوع فارسی‌زدگی آنها بررسی خواهد شد.

ترجمه‌های مورد بررسی در این پژوهش عبارت‌اند از: ترجمه‌های خانم ناهید آقا میرزایی و آقایان: انصاریان، دشتی، فیض الاسلام، علامه جعفری، شهیدی، زمانی، استاد ولی، خراسانی، ارفع، مبشری، آیتی، احمدزاده، اولیایی، بهشتی، معادیخواه، دین پرور، اردبیلی، انصاری، مکارم و فارسی.۲

انواع فارسی‌زدگی

همان‌گونه که اشاره شد، فارسی‌زدگی حوزه گسترده‌ای دارد و کلیه آسیب‌هایی را که از

1.. آسیب‌شناسی حدیث، ص۱۶۷.

2.. گاه، و نه همیشه، به مناسبتی به تنبیه‌الغافلین، و یا ترجمه قرن ۵ و ۶ نیز اشاره شده است.

  • نام منبع :
    فصلنامه علمی - پژوهشی علوم حدیث شماره78
    تاريخ انتشار :
    1394
تعداد بازدید : 13412
صفحه از 186
پرینت  ارسال به