سپهر: و به آب بیخبری آن را آبیاری کردند.
فیض الاسلام: به غفلت و فریب آن را آب داده، هلاکت را درو کردند.
تنبیه الغافلین: و آب دادهاند انحراف و نافرمانی را به آب غفلت و فریب.
نهج البلاغه قرن 5 و6: و آب دادند به او فریفتگی را.۱
فحش
این واژه تبار عربی دارد. در فرهنگنامههای عربی آمده است:
۰.کلُّ شیء جاوَزَ قَدرَه فهو فاحش.۲
فحش و فاحشه و فحشاء هر قول و فعلی است که قبح آن بزرگ و آشکار باشد.۳ همچنین در النهایه آمده است:
قد تکرر ذکر الْفُحْشُ و الْفَاحِشَةُ و الْفَوَاحِشُ فی الحدیث، و هو کلما یشتد قبحه من الذنوب و المعاصی... و قد یکون الْفُحْشُ بمعنی الزیادة و الکثرة.۴
در قرآن چندین بار از این کلمه به معنای گناه آشکار و کلان استفاده شده است. در این مورد میتوان به این آیه شریف از قرآن استناد کرد:
(اتْلُ مَا أُوحِی إِلَیکَ مِنَ الْکِتَابِ وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ. إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ. وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ. وَ اللَّهُ یعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ)؛۵
آنچه را از این کتاب به تو وحی شده است، بخوان و نماز را برپا دار، یقیناً نماز از گناهان آشکار، و کارهای ناپسند باز میدارد؛ و همانا ذکر خدا بزرگتر است، و خدا آنچه را انجام میدهید میداند.
حتی در فارسی امروز هم «فاحش» به معنای آشکار و کلان کاربرد دارد؛ مثلاً وقتی میگوییم: «تفاوت فاحش»، منظورمان تفاوت آشکار و معتنابه است. البته خود کلمه فحش در فارسی معاصر به معنای سخنان ناروا و دشنام و ناسزا است و همین باعث شده است که