برخی از مترجمان نهج البلاغه ترجمه نادرستی از این واژه ارائه کنند. در نهج البلاغه آمده است:
۰.اَحْی قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ،... وَ حَذِّرْهُ صَوْلَةَ الدَّهْرِ، وَ فُحْشَ تَقَلُّبِ اللَّیالی وَ الاْیّامِ.۱
شهیدی: و از صولت روزگار و دگرگونی آشکار لیل و نهارش بترسان.
معادیخواه: و از یورشهای روزگار و دگرگونیهای آشکار شب و روز تاریخ بر حذرش دار.
در اینجا مقصود امام علیه السّلام را آقایان شهیدی و معادیخواه، به درستی منتقل کردهاند. برخی از مترجمان (انصاریان، اولیایی، بهشتی، دشتی، فیض الاسلام، دین پرور، مکارم، اردبیلی و علامه جعفری) بدون در نظر گرفتن معنای صحیح واژه، از معادلهایی چون «قبح» و «زشتی» و مانند آن استفاده کرده، و معنای فارسی مد نظر خود را انتقال دادهاند؛ برای نمونه:
انصاریان: دلت را با موعظه زنده کن، و از صولت روزگار، و قبح دگرگونی شبها و روزها برحذر دار.
قهرمانه
کلمه «قهرمانه» یک بار در نهج البلاغه (نامه ۳۱) به کار رفته است. این واژه مؤنثِ «قهرمان» است. واژه یاد شده که در کردی، ترکی و عربی بهکار رفته جزء واژگان معرب است و همانند بسیاری از القاب و کلمات مرتبط با حوزه تمدن و تشکیلات، از فضای حکومت ساسانی به عربی راه یافته است. این واژه که در متون پهلوی نیز آمده، در فارسی به معنای گنجینهدار و مسئول امور مالی و دخل و خرج به کار میرفته، و - احتمالاً - علاوه برآن، به معنای پهلوان و پیروزمند هم بوده است.
در فارسی امروز، از دو معنای یاد شده، معنای نخست، بر اثر دگرگونی معنایی، منسوخ شده، و امروز قهرمان فقط در معنای پهلوان و پیروز به کار میرود و اطلاق آن بر نامآوران ورزشی شایع است.۲
این واژه در عربی سدههای نخست نیز به همان معنای اول (پیشکار، خزانهدار، کارپرداز) به کار میرفته و گاه به جنبهای دیوانی و اجرایی ناظر بوده است:
۰.و فی الحدیث: کتب الی قهرمانة، هو کالخازن و الوکیل الحافظ لما تحت یدیه و القائم بأمور الرجل.۳