روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها - صفحه 20

فدفعها علی وجهها. فقیل له: لم فعلت؟ فقال: ما ظننتها إلَّا جداراً.۱

به نظر می‌آید که تعبیر «ما همّ بامراة»، در روایات یاد شده، در صدد زدودن شبهه برخورد یحیی علیه السلام با زنی بوده است. شاید ورود قرآن و روایت به این مسئله و تأکید بر حصور از اوصاف وی نوعی واکنش وحیانی در ابطال این انگاره باشد. روایات منع تفضیل نیز بیشتر با این لسان و آهنگ صادر شده‌اند که ساحت پیراسته یحیی را از این گونه اتهامات ناروا بزدایند؛ هر چند مستندات محکم اسلامی در این باره یافت نشد، لکن شواهدی از کتاب مقدس و برخی از گزارش‌های تاریخی بر این امر وجود دارد که سبب پدیداری این سوء ظن به وی شد و در فرهنگ یهودیان وارد گردید.

با این تاریخی‌نگری تا حدی می‌توان به چرایی و چند و چون صدور این روایات در فضای فرهنگی آن دوره نزدیک‌تر شد. متأسفانه شارحان با نگاهی تنها متن‌گرایانه و بدون تاریخی‌نگری و مطالعات میدانی خود به شبهه‌سازی بیشتر این روایات دامن زده‌اند.

2-2-4. شدت اجتناب واحتیاط

احتمال دوم، عدم اهتمام به خطیئه همّ به زن را دو گزاره مستقل در یک بافت معنایی تحلیل می‌کند. در این تحلیل، «ما همّ بخطیئة» نوعی اغراق در شدت احتیاط و مراقبت از نفس و اشتغال مدام وی به یاد خدا را می‌رساند که در نتیجه اعمال وی از هر گونه آلودگی به غیر خدا پیراسته بوده است.۲ شدت احتیاط یحیی علیه السلام تا حدی بوده است که از خوف ارتکاب گناه ناخواسته از هم غذا شدن با مردم خودداری کرده و تنها از رستنی‌های زمین و پشم حیوانات برای خوردن و پوشش استفاده می‌کرد. روایت نبوی «أین الشهید بن الشهید یلبس الوبر و یأكل الشجر مخافة الذنب»۳ در توصیف سیره یحیی علیه السلام بر این ادعا دلالتی آشکار دارد. ابن أبی الدنیا در کتاب الورع مضمون این روایت را از تنوخی با افزوده‌ای چنین نقل کرده است:

۰.كان یحیی بن زكریا لا یأكل شیئاً مما فی الناس، مخافة أن یكون دخله ظلم، إنما كان یأكل من نبات الأرض، و یلبس من مسوك الطیر، و انه لما حضرته الوفاة، قال الله _ عز و جل _ لملك الموت: اذهب إلی تلك الروح التی فی ذلك الجسد الذی لم یعمل خطیئة و لم یهم بها

1.. شرح نهج البلاغة، ج ۲، ص۲۰۸ - ۲۰۹.

2.. «... قال الشافعی لا اعلم أحدا أعطی طاعة الله حتی لم یخلطها بمعصیة الله الا یحیی بن زکریا( و لا عصی الله فلم یخلق بطاعة» (الکفایة فی علم الروایة، ص۱۰۱ – ۱۰۲).

3.. تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج ۲، ص۶۰ - ۶۲.

صفحه از 38