1-1-3-4. تفاضل انبیا
بعد از نزول آیاتی با محتوایی تفضیل و ترفیع انبیا در قرآن، زمینه برای گفت و گو در موضوع تفاضل پیامبران میان صحابه و مخاطبان عصر نزول مطرح گردید. با توجه به رسالت تبیینی و تعلیمی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نسبت به قرآن، این روایات در این فضا و با هدف تبیین مفاد این آیات و داوری در تصحیح برخی برداشتهای ناصواب صادر شده باشد.
از روایت شماره (الف) بند 1-1 و روایت (ج) بند 2- 1میتوان به عنوان قرینهای برای تأیید این فرضیه استفاده کرد. بر پایه روایت (الف)، منع تفضیل یونس علیه السلام مشترک با سبب صدور روایت «لاتُفضّلونی علی موسی علیه السلام » بوده است. بنا بر پذیرش اشتراک این روایت با سبب صدور حدیث منع تفضیل بر موسی علیه السلام، میتوان ادعا کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به تصحیح نگره افراطی برخی صحابه در تفاضل انبیا پرداخته و با این روایت مانع برداشتهای ناصواب از این مقوله شده است. روایت (ج) نیز در تصحیح نگره صحابه در این مسئله تصریح دارد و نشان میدهد که گروهی از صحابه برداشتی ناتمام از این مقوله داشته و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به تصحیح آن پرداخته است.
تقریر دیگر از فرضیه داوری، «رد تفاضل ساختگی» است. از آهنگ نفی و ابطال گون برخی روایات این موضوع (به استثنای (الف) بند 1-1 و (ج) بند 2-1)، نوعی شدت در طرد و رد انگاره تفضیل نبوی بر یونس و یحیی به نظر میآید؛ گویی جریانی به دنبال تفاضل ساختگی و ظاهر گرا میان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و پیامبران یاد شده بوده است، انگیزه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ضمن نفی این جریان، اعلان عمومی برای منع چنین اقدامی بوده است.
روایت «من قال إنّی خیر من یونس بن متی فقد كذب»۱ با تکذیب انگاره تفاضل ساختگی، تصریح در این معنا دارد. این روایت میتواند ابطال پیشفرض این جریان باشد که فقط با تحلیل ظاهرگرایانه از داستان یونس علیه السلام، به این تفاضل دست یازیده بود.
بُعد سوم فرضیه نخست، پاسخ به پرسشهای پنهان در مسئله تفاضل انبیا است. چه بسا در میان مخاطبان نسبت به شخصیت یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام و جایگاه آن دو پرسش یا شبههای مطرح بوده است و این روایات با هدف پاسخگویی و روشنگری در این باره صادر شدهاند؛ برای نمونه، این روایات را میتوان در امتداد تحلیل چرایی و چگونگی قهر و نفرین یونس علیه السلام علیه قوم خود، علت و کیفیت شهادت یحیی علیه السلام دانست؛ به ویژه از تأکید روایات
1.. المسند (ابن حنبل)، ج۱، ص۴۲۲. حاکم این روایت را بنا بر شرایط مسلم و بخاری، حدیث صحیح ارزیابی کرده است ( ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۵۲۸).