روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام؛ تعارض و راهکارها - صفحه 32

عدم نقل در صحاح سته و مسانید مشهور اهل سنّت دچار ضعف مصدر است. این مهم می‌تواند قرینه‌ای بر ناشناخته بودن یا عدم پذیرش این متن به عنوان روایتِ شایسته نقل نزد آنان تلقی شود.

در مصادر معتبر و اولیه شیعه روایات تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام یافت نشد و به طور کلی تصویر این دو پیامبر الهی در جوامع شیعی با اهل سنّت تفاوت‌هایی دارد که خود نیازمند تأمل است. این مهم نشان‌گر آن است که طریق این احادیث سنی بوده و شاید به همین دلیل عالمان امامیه از نقل آنها اعراض کرده‌اند. گزارش نادر این متون در برخی از کتاب‌های حدیثی متأخر و معاصر شیعه، به نظر می‌آید اقتباس از منابع اهل سنّت بوده است؛ زیرا هیچ کدام دارای سند یا طریق نبوده۱ و در فرض داشتن طریق، اثبات شیعی بودن آن بسیار دشوار می‌نماید؛ هر چند که صاحبان این کتاب‌ها از اظهار نظر در این باره خودداری کرده‌اند.

احادیث تفاضل یونس علیه السلام و یحیی علیه السلام، به تعارض درونی با خانواده روایات تفاضل انبیا و تعارض بیرونی با آموزه افضلیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، عصمت انبیا و استحباب ازدواج دچار هستند. راهکار تضعیف و تصحیح، شناخته شده‌ترین راهکارهای موجود در رفع تعارض این روایات است که دچار آسیب‌های متعددی هستند. از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به جزئی‌نگری و تتبع ناقص در کشف متن معیار، فقدان تاریخی‌نگری و تحلیل گفتمانی در فهم روایات، رویکرد توجیه‌گرایانه انتزاعی و شارح محور در تبیین مقاصد روایات، تعمیم نسخ از حوزه تشریع به عرصه عقاید، تحمیل پیش فرض در مجعول پنداری بدون مستند قطعی اشاره کرد.

راهکار معیار با تکیه بر اصل متن معیار، معناشناسی اجتهادی و تاریخی‌نگری، تبیینی متناسب با فضای صدور تقریبی روایات ارائه نمود و نادیده گرفتن این سه اصل مهم را از علل تعارض پنداری در دو راهکار پیشین بر شمرد. هر یک از این اصول به تنهایی یا مجموع آنها می‌تواند تعارض این روایات را رفع نماید. با توجه به اصول یاد شده صرف ادعای تعارض با اجماع، تاریخگذاری اجتهادی، نقش احتمالی یهود در جعل، ضعف در سند و راوی... برای نفی یا انکار صدور این روایات کافی نیست. در صورتی که این احادیث، مفهومی قابل جمع با آموزه‌های معارض داشته باشد، امکان صدور آنها ممتنع نیست؛ هر چند بر وقوع آن نیازمند ادله دیگری هستیم.

1.. ر.ک: بحار الانوار، ج ۱۴، ص۳۹۲؛ میزان الحکمة (عربی)، ج‏۱۱، ص۵۴۴.

صفحه از 38