حضرت عبدالعظيم عليه السلام از نگاهي ديگر - صفحه 114

آيا وى در عصر خود به عنوان يك شخصيت علمى مطرح بوده است، و شيعيان براى حل معضلات فكرى خويش بدو مراجعه داشته اند؟
آيا عبدالعظيم حسنى از طرف امامان آن زمان، داراى سمتى مانند وكالت بوده و از موقعيت خاصى نزد ايشان برخوردار بوده است؟ و...
با تفحّص در روايات وى، و با تأمل در آنچه اصحاب رجال و تراجم درباره او آورده اند، پاسخ مثبتى براى هيچ يك از اين سؤالات نمى توان يافت. براى پى بردن به شخصيت حضرت عبدالعظيم از اين راهها مى توان استفاده كرد:

1. تعبيرات اصحاب

احمد بن محمد بن خالد برقى ـ كه از شاگردان عبدالعظيم حسنى است ـ با تعبير «كان مرضيا» از وى ياد كرده، و به همين مقدار اكتفا نموده است و شيخ صدوق هم پس از يك قرن، هرچند مدفن وى را كاملاً مشخص مى كند، ولى درباره شخصيت وى، بيش از همان تعبير برقى را به كار نمى برد كه: «كان مرضيا».
شيخ طوسى هم در دو كتاب الفهرست و الرجال، چيزى درباره وى ننوشته و با آوردن «رضى اللّه عنه» عبور كرده است. در رجال النجاشى، هرچند يك صفحه به عبدالعظيم اختصاص دارد و مؤلف در مقام تفضيل و بسط بوده است، ولى بيش از شرح ماجراى وى در گريختن از سلطان وقت و اختفا در منزل يكى از شيعيان رى، و اشتغال به عبادت، مطلبى نقل نمى كند و از شخصيّت علمى و موقعيت اجتماعى او سخنى به ميان نياورده است.
اشاره نجاشى به عبادت عبدالعظيم در ايام اختفا سبب آن شده است كه از حدود سه قرن بعد، ارباب تراجم، از وى به عنوان عابد و زاهد ياد كنند. ۱ و بعدها

1.ر.ك: خلاصه علامه و رجال ابن داود.

صفحه از 120