حضرت عبدالعظيم عليه السلام از نگاهي ديگر - صفحه 117

بداند، بلكه صدوق چون مضمون اين روايت عبدالعظيم را در ابتداى همين باب ذكر نموده و بر طبق آن فتوا داده است، اينك روايت عبدالعظيم را نيز با وجود غرابت در سند، ذكر مى كند. از اين رو، استنادى از سوى صدوق صورت نگرفته است تا از آن، «نهايت اعتماد صدوق» به آن جناب استفاده شود. ۱
ظاهراً آقاى عطاردى مى خواهد به شيخ صدوق نسبت دهد كه وى با وجود عبدالعظيم حسنى در سند روايت، به بقيّه سند اعتماد نموده و با عبدالعظيم حسنى، مانند اصحاب اجماع عمل مى كند! و اين نسبت غريبى است!!

2. تعبيرات ائمه

در برخى از روايات، تعبيراتى درباره حضرت عبدالعظيم به بكار رفته است كه نشان از عظمت آن بزرگوار دارد؛ مانند آنكه امام هادى، ابوحماد رازى را به وى ارجاع داده تا مشكلات دينى اش را از وى بپرسد. هم چنين آن حضرت، او را از «دوستان حقيقى خود» دانسته است. و در روايتى براى زيارت قبر آن بزرگوار، فضيلت زيارت امام حسين بيان شده است.
هيچ يك از اين روايات، از اعتبار كافى برخوردار نيست و اعتماد بدانها دشوار است؛ زيرا حديث ابو حماد رازى، علاوه بر جهالت شخص وى، در هيچ منبع حديثى معتبرى با ذكر سند نقل نشده است، و حديث فضيلت زيارت آن حضرت را يك «راوى مجهول» روايت كرده است. البته روايت ديگرى از حضرت رضا عليه السلام نيز منقول است كه «من زار قبره وجبت له الجنه» ۲ ؛ ولى محققان، اين روايت را نيز نپذيرفته اند.
علامه شوشترى آن را مربوط به زيارت حضرت معصومه مى داند كه راوى در

1.ر.ك: الوافى، ج ۷، ص ۱۱۳ و تعليقه سلطان بر آن.

2.رسائل شهيد ثانى، ج ۲، ص ۱۰۴۶.

صفحه از 120