حضرت عبدالعظيم عليه السلام از نگاهي ديگر - صفحه 118

نقل آن به اشتباه افتاده است. ۱ و مامقانى آن را اشتباه غريب خوانده است ۲ و آيه اللّه خويى با اشاره به اين گونه روايت و مناقشه در آنها مى گويد:
با اين روايات ضعيف نمى توان جلالت مقام عبدالعظيم را به اثبات رساند.
البته ايشان اين موضوع را بى نياز از استدلال دانسته اند. ۳
بر كتيبه در ضريح آن حضرت هم از حضرت رضا عليه السلام نقل شده است كه: «من لم يقدر على زيارتى فليزر اخى عبدالعظيم الحسنى بالراى»، ولى حضرت آقاى استادى با تتبع خود نتوانسته است، اين نقل را در «هيچ كتاب حديثى» پيدا كند! مگر در كتاب نور الآفاق (تأليف 1343) كه آن را «كتاب بى اعتبارى» مى خواند! ۴
با اين حساب، معلوم نيست كه چرا مجلسى اوّل، روايت ثواب زيارت عبدالعظيم را با وجود جهالت راوى آن، «كالصحيح» دانسته است؟! ۵ و چرا محدث قمّى در مفاتيح الجنان آورده است كه ابن بابويه و ابن قولويه «به سند معتبر» روايت كرده اند كه مردى از اهل رى به خدمت امام على نقى عليه السلام رفت و...؟ زيرا هرچند رجال حديث مزبور، تا «مردى» كه خدمت امام رسيده و سخن امام را بدون واسطه نقل مى كند، معتبراند، ولى اين اعتبار، با وجود جهالت آخرين راوى ( مردى از رى) چه سودى دارد؟
آقاى عطاردى هم با اين استدلال كه زيارت امام حسين در آن عصر بسيار سخت بوده، و ملاقات با امام عسگرى نيز در سامرا دشوار بوده است، نتيجه مى گيرد كه «اين مرد» از اهالى رى، از مجاهدان و فداييان اهل بيت بوده است كه خود را براى رساندن به كربلا و سامرا در معرض خطر و زجر و شكنجه قرار داده است؛ ولى ايشان از اين نكته غفلت كرده اند كه اساساً جريان سفر به كربلا را نيز خود اين راوى

1.قاموس الرجال، ج ۶، ص ۱۹۳.

2.تنقيح المقال، ج ۳، ص ۱۵۷.

3.معجم الرجال، ج ۱۰، ص ۴۹.

4.سى مقاله، ۶۵ و ۵۱.

5.لوامع، ج ۶، ص ۴۵۲.

صفحه از 120