حضرت عبدالعظيم عليه السلام از نگاهي ديگر - صفحه 120

كه به استناد آن نمى توان به ابعاد ويژه اى از شخصيت علمى و حديثى عبدالعظيم پى برده و يا آن را علامت حشر و نشر علمى با ايشان دانست.
«متن شناسى» نيز راه ديگرى براى شناخت راوى است و البته با مرور اجمالى بر متن رواياتى كه جناب عبدالعظيم نقل كرده است، به استقامت عقيده وى مى توان پى بُرد. در عين حال، در اين باره دو نكته قابل تأمل وجود دارد:
يكى آنكه سؤالات او از ائمه «در سطح متعارف» است و نمى توان از آن استفاده كرد كه وى از نظر معرفت دينى، در موقعيت ممتازى قرار داشته و در رديف «اصحاب سرّ» بوده است؛ مثلاً يكى از سؤالات عبدالعظيم حسنى از امام جواد اين است: القائم أهو المهدي أم غيره؟ و پاسخ امام اين بود كه: إنّ القائم منّا المهدى و هو الثالث من ولدي. هم چنين به امام جواد عرض كرد: إنّى لأرجو أن يكون القائم من أهل بيت محمد الذى يملأ الارض قسطاً و عدلاً، ولى امام با اشاره به برخى خصوصيات امام قائم، اين نظر عبدالعظيم را تخطئه نموده است.
نكته دوم تأمل برانگيز، نقل برخى از روايات «تحريف قرآن» است كه از او نقل شده است و به هيچ وجه قابل تصديق نيست؛ مثلاً وى به واسطه، اين گونه روايات را نقل كرده است:
ـ عن أبي جعفر عليه السلام : هكذا نزلت هذه الآيه: و لو أنّهم فعلوا ما يوعظون به (في عليّ) لكان خيراً لهم.ـ عنه عليه السلام : نزل جبرئيل بهذه الآية على محمد صلى الله عليه و آله هكذا: فبدّل الذين ظلموا (آل محمد حقّهم) قولاً غيرالذي قيل لهم، فأنزلنا على الذين ظلموا (آل محمد حقّهم) رجزاً من السماء بما كانوا يفسقون.۱

فهرست

1.ر.ك: مجله علوم حديث، شماره ۲۷.

صفحه از 120