حاشيه اي بر مقاله حضرت عبدالعظيم عليه السلام از نگاهي ديگر - صفحه 131

از مدينه و سامرا هجرت كند و در شهرها به عنوان پيك بگردد تا سرانجام به رى بيايد و در اختفا زندگى كند.

دليل ما

ما به بيش از صد روايتِ بدون تكرار از اين راوى بزرگ دست يافته ايم و مطمئن هستيم كه با توجه به رجال النجاشى و رساله صاحب بن عبّاد و ديگر نوشته ها مجموعه روايى ايشان گسترده تر از صد، روايت بوده است. آنچه هم اكنون به دست ما رسيده، بخشى از روايات اين راوى بزرگ است، نه همه آن.
گفتنى است كه كثرت، يك مفهوم عرفى دارد؛ به اين معنا كه اين راوى از امام عليه السلام زياد روايت كرده است. آيا بيش از صد روايت از امامان عليهم السلامنقل كردن كثرت نيست؟
البته ما مى پذيريم كه كثيرالرواية بودن مراحل و مراتبى دارد.
ايشان كتاب خطب اميرالمؤمنين عليه السلام وكتاب يوم وليلة داشته اند ونيز كتابهاى ديگرى كه صاحب بن عبّاد مى گويد باعنوان روايات عبدالعظيم بن عبداللّه الحسنى آغاز شده است.
خود اين كتابها حكايت از كثرت روايت اين راوى بزرگ دارد. توجه به گفته ديگران درباره اين راوى بزرگ و كثرت روايت وى، دليل ديگرى بر كثيرالرواية بودن ايشان است. به عبارتى كه صاحب بن عباد درباره ايشان داشت و قبلاً آورديم مجددّاً نگاه شود.
نويسنده محترم مى نويسد:
بر حسب آنچه در معجم الرجال آمده است، آن جناب در 22 سند از روايتهاى كتب اربعه قرار دارد و با احتساب كتب روايى ديگر، اين رقم را تا حدود 115 مورد رسانده اند كه البته برخى از آنها تكرارى است.
به هر حال، اين رقم در مقايسه با اصحاب كثيرالرواية، عدد چشم گير و فوق العاده اى نيست و بر مبناى آن نمى توان استنتاج خاصى كرد.

صفحه از 136