حاشيه اي بر مقاله حضرت عبدالعظيم عليه السلام از نگاهي ديگر - صفحه 135

ج) دفاع از دو شبهه متنى

در ارتباط با بخش پايانى كلام نويسنده كه مى نويسد با توجه به متون روايات عبدالعظيم هم نمى توان به چيزى در ارتباط با عظمت اين راوى دست يافت و مى نويسد: دو نكته قابل تأمل در اين جهت هست.
الف. سؤالات وى در سطح متعارف است... و يكى از سؤالات او از امام جواد عليه السلام اين است كه القائم هو المهدى ام غيره؛ و در مورد ديگرى باز به امام جواد عليه السلام عرض مى كند: إنّى لأرجو أن تكون القائم من اهل بيت محمّد... ولى امام با اشاره به بعضى از خصوصيات امام قائم عليه السلام اين نظر عبدالعظيم را تخطئه نموده است.
ب) نقل برخى از روايات تحريف قرآن توسط عبدالعظيم حسينى است.
درباره جهت الف گفتنى است كه اصحاب امامان با همين سؤالها پرورش يافته اند و همين سؤالها موجب پرورش ما نيز شده است. در ابتدا كه اصحاب چندان آشنا نبوده اند، كم كم در سايه تعليمات امام رشد مى كنند و تعالى مى يابند.
جناب حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام هم در سايه امام جواد عليه السلام پرورش مى يابد و در مورد اوّل مى خواسته سؤال كند كه امام خود ابتداً جواب مى دهد و در مورد دوم نيز ابراز مى كند كه اميدوارم شما همان قائم آل محمد باشيد كه... و امام توضيح مى دهند كه نه قائم آل محمد با آن مشخصه ها سومين فرزند از نسل من است.
حال از ايشان بايد پرسيد آيا زراره از اول زراره بود و يا هشام از اول هشام بود، يا در سايه تربيت امام رشد كرد. حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام در سايه تربيت امام به اين رشد كم كم رسيد، وجود اين سؤالها بر اى ارجمندى و والايى اين شخصيت مشكلى ايجاد نمى كند.
درباره جهت ب ـ كه روايات تحريف قرآن است ـ گفتنى است كه ما از اين دست روايات بسيار داريم و هرگز اين روايات موجب تضعيف مقام راويان آن نشده است و اين روايات توجيه دارد.

صفحه از 136