تأملى در « الدرّ المنثور فى التفسير بالمأثور » و امتيازها و كاستى هاي آن‏ - صفحه 57

روايات اكتفا كرده و هر روايتى را به كتابى كه از آن استخراج شده نسبت داده ام ، از كتاب ترجمان القرآن خلاصه كردم (الدرّالمنثور ، ج 1 ، ص 3 ) .
از سخن وى در اين مقدمه به دست مى آيد كه محتواى اين تفسير همان روايات ترجمان القرآن است ، با اين تفاوت كه در آن كتاب ، روايات را با سند آورده و در اين تفسير براى اختصار سندها را حذف و به نقل متنِ روايات بسنده كرده است؛ و از اين كه در الاتقان از ترجمان القرآن خود ياد كرده و گفته است: «ده هزار حديث مرفوع و موقوف ۱ در آن گرد آورده ام» (الاتقان ، ج 2 ، ص 1217) نتيجه گرفته مى شود كه محتواى الدرّالمنثور ، ده هزار حديث مرفوع و موقوف با حذف سند است.

3 . امتيازها و كاستى ها

اين تفسير از نظر جامعيت روايات تفسيرى اهل تسنن در بين تفاسير معروف ، كم نظير بلكه بى نظير است؛ تفسيرى است كه ما را از روايات تفسيرى بخش عظيمى از كتاب هاى اهل تسنن آگاه مى كند ، بويژه كه بعضى از كتاب هايى كه از آنها روايت نقل كرده ، در دسترس نمى باشد ۲ و اختلاف و ترديدى نيست كه اين تفسير ، مرجع خوبى براى پى بردن به روايات تفسيرى اهل تسنن است.
امتياز ديگر اين تفسير اين است كه بخشى از روايات فضايل ائمّه اطهار عليهم السلام را در بر دارد و براى دسترسى به روايات فضايلى كه در كتاب هاى اهل تسنن آمده ، منبع سودمندى است؛ براى نمونه ، در ذيل آيه «فَتَلَقَّى ءَادَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَـتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ »(بقره ، 37) از طريق ابن نجّار ۳ از ابن عباس نقل كرده است :

1.در اصطلاح اهل تسنن ، مرفوع روايتى است كه طريق آن به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله برسد و از آن حضرت نقل شده باشد؛ و موقوف روايتى است كه طريق آن به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نرسيده و بر صحابه و تابعين متوقف و از آنان نقل شده باشد (ر . ك: تدريب الراوى ، ج ۱ ، ص ۱۸۳ و ۱۸۴) .

2.براى نمونه ، مى توان از تفسير المسند للقران تأليف احمد بن موسى بن مردويه اصفهانى ياد كرد؛ زيرا در الدرّالمنثور از آن روايات فراوانى نقل شده ، ولى خود آن در دسترس نمى باشد. براى آشنايى با آن تفسير (كشف الظنون ، ج ۱ ، ص ۴۳۹ ؛ هدية العارفين ، ج ۵ ، ص ۷۱) .

3.وى محمد بن جعفر تميمى كوفى (متوفاى سال ۴۰۰ ه . ق) ، معروف به ابن النجار ، مؤلّف كتاب هاى متعددى مانند الاستدراك لما اغفله الخليل ، تاريخ الكوفة ، الملح والنوادر ، مختصر فى النحو ، روضة الاخبار و نزهة الابصار ، التحفة و الظرف ، الملح و المسار است (ر ك: هدية العارفين ، ج ۶ ، ص ۵۸) معلوم نيست سيوطى اين روايت را از كدام كتاب هاى او نقل كرده است؛ شايد از كتاب روضة الاخبار باشد .

صفحه از 70