تأملى در « الدرّ المنثور فى التفسير بالمأثور » و امتيازها و كاستى هاي آن‏ - صفحه 60

يكى از مصادر تفسير الدرّالمنثور بوده و سيوطى رواياتى را از آن نقل كرده (ج 1 ، ص 2) ، اين روايت را نياورده است.
2. همه روايات نقل شده در اين تفسير به نحوى با قرآن ارتباط دارند ، ولى قسمت زيادى از آنها ، روايات تفسيرى و روشنگر معنا و مفاد آيات نيست؛ براى مثال ، درباره سوره حمد بيش از 290 روايت نقل كرده ، ولى حدود 64 روايت از آنها را قبل از ورود به تفسير و پيش از ذكر «بسم اللّهِ الرَّحمَن الرَّحيم» آورده است كه هيچ يك از آنها تفسيرى نيست. بخشى از آنها در بيان فضايل سوره حمد است؛ از قبيل اين كه اين سوره از زير عرش نازل شده (همان ، ص 5). و شيطان در وقت نزول آن ناله كرده (همان ، ص 3) و اين سوره معادل ثلث يا دو ثلث قرآن است (همان ، ص 5) .
بخشى از آنها در بيان خواص و آثار قرائت سوره حمد است؛ از قبيل اين كه در آن شفاى هر دردى است (همان ، ص 3 ـ 5) . و قرائت آن در وقت خواب ، ايمن بخش از هر چيزى جز مرگ است (همان ، ص 5) و عقرب گزيده اى در اثر هفت مرتبه قرائت اين سوره بر آن ، بهبودى يافته است (همان ، ص 4).
بخشى از آنها در بيان نزول اين سوره در مكه يا مدينه است (همان ، ص 3) .
برخى از آنها در بيان كيفيت نزول آن بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ، است (همان) ، و برخى در بيان جلوه زيبايىِ اين سوره در نظر عمرو بن جموح و اسلام آوردن اوست (همان) .
قسمتى از آنها در بيان نام هاى اين سوره از قبيل «وافيه» و «كافيه» و مانند آنهاست (همان).

صفحه از 70