نگاهى به « تفسير من وحى القرآن » علّامه سيد محمد حسين فضل اللّه‏ - صفحه 109

واژگان نزديك به اين دو كه با قرائت و تفسير قرآن ارتباط دارد چه معنا مى دهد؟ آيا اگر در قرآن سخن از اشخاصى به ميان مى آيد ، اين بدان معناست كه سخن قرآن تنها درباره آنان صادق است ، يا به معناى آن است كه اينان نمونه اى از مفهوم فراگير قرآنى را مى نمايانند؟ يعنى مفهومى كه قرآن همواره از ميان مثال ها به دنبال برجسته كردن آن است (ج 1 ، ص 5) .
گروهى درباره سؤال هاى مذكور ، گفتگوى بسيار به راه انداخته اند ، تا آن جا كه دسته اى پنداشته اند كه فهم قرآن تنها در گرو رجوع به اهل بيت عليهم السلام است. گروهى ديگر نيز از آن سو ، براى هر كلمه اى از قرآن چندين معنا ذكر كرده اند ، و گروه سوم بر پايه روايات به اين ديدگاه قانع شده اند كه بيشتر آيات قرآن درباره اهل بيت عليهم السلام و دشمنان ايشان است و بخشى محدود از آيات نيز به قصه ها و احكام مربوط است.
مفسّر ما معتقد است : اينان همگى قرآن را از وادى كتابى مبين ، كه خدا آن را نازل كرده است تا حجت بر بندگانش باشد ، خارج مى كنند (ج 1 ، ص 6) .

ضروريات تفسير

علّامه فضل اللّه دانستن و پژوهش اين مسئله را مهم و بسيار ضرورى مى داند كه: «ما با چه ديدى بايد به سراغ قرآن برويم؟» و براى پاسخ گويى به آن ، بر چند نكته پاى مى فشرد :
1 . قرآن به زبان عربى است و در آيات متعددى از جمله : (يوسف ، 2) اين حقيقت را برجسته كرده و بدان توجه داده است (ج 1 ، ص 6) .
2 . عربى بودن قرآن تنها واژگان و دستور زبان قرآن را دربر نمى گيرد ، بلكه فراتر از آن است ، و شامل روش كلى بيان قرآن نيز هست. يعنى ويژگى هاى فنى گفتار قرآن و شرايط نزول قرآن كه از محدوده مدلولِ حرفىِ كلمات قرآن فراتر است همگى تحت تأثير عربى بودن قرآنند؛ زيرا جنبه تاريخى قرآن ، گاه معنايى بسيار بيشتر از معناى لفظى به واژگان تحميل مى كند و سايه هايى از مفاهيم را نيز بر آن مى گستراند. اين پديده را مى توان «فهم» يا «ذوق» عرفى از قرآن ناميد (ج 1 ، ص7) .
3 . علاوه بر آنچه گفتيم مسئله وضوح در دلالت هم در قرآن بسيار مهم است ، يعنى

صفحه از 134