نگاهى به « تفسير من وحى القرآن » علّامه سيد محمد حسين فضل اللّه‏ - صفحه 115

درست آن كه ممكن است باعث گمراهى انسان گردد ، نجات دهد (ج 5 ، ص 217) .
ما در قرآن دو دسته آيات داريم كه دسته اول معناى كاملاً واضح و آشكارى از جهت مفهوم و لفظ دارند (= محكمات) ؛ اما آيات ديگرى هم هستند كه نوعى از پيچيدگى و دشواريابى در مفهوم آنها نهفته است ، يا از نظر نوع لفظ يا از جهت طبيعت معنا؛ (= متشابهات) ؛ «راسخان در علم» چنان كه از سياق آيه بر مى آيد كسانى هستند كه خداوند ديدى روشن بينانه و نگاهى ژرف نگرانه بدانان عطا كرده است. آنان جز با شناخت و تدبر حكم نمى رانند و جز با انديشه درباره آيات خدا سخن نمى گويند (ج 5 ، ص 220) . آنان سعى مى كنند مفاهيم اساسى آيات قرآن را بيرون كشند و ساير مفاهيم را با مقايسه و سنجش با آنها معنا كنند به گونه اى كه آيات قرآنى به شيوه اى بى ضابطه و به دور از قواعد ادبيات عرب تفسير نشود؛ بر اين اساس ايشان «و» در «والراسخون» را عاطفه مى دانند (ج 5 ، ص 220) . ايشان معتقدند ورود كلمه «الراسخون فى العلم» شاهد عاطفه بودن «و» است ، زيرا اگر ويژگى راسخان در علم تنها در اعتراف به اين باشد كه قرآن همگى از جانب خداست ، اين نكته عجيبى نيست و نياز به تأكيد ندارد ، چرا كه همه آنان كه به خدا ايمان داشته باشند مى دانند و اعتراف دارند كه قرآن وحى الهى است ؛ لذا اشاره به اين نكته لزومى ندارد (ج 5 ، ص 221) .
اما اگر «و» عاطفه باشد مى توان گفت كه آيه اشاره به اين دارد كه رسوخ آنان در علم باعث شده است كه در قرآن تدبر كنند و حقايق آن را دريابند ، و تناسب ميان آيات را بازشناسند. بر اين اساس آيات قرآن در ديدگاه آنان همگى معنايى هماهنگ و متناسب دارند و هيچ يك با ديگرى تناقض ندارد (ج 5 ، ص 221) .
ايمان به اين كه قرآن همگى از ناحيه خداست خبر از يك واقعيت درونى است كه راسخان در علم بدان ره برده اند و آن اين كه همگى قرآن يك هدف را دنبال مى كند و در راستاى همان هدف حركت مى كند . از اين گذشته اگر تأويل آيات قرآن تنها نزد خداوند باشد چه نقشى در هدايت مردم خواهد داشت؟ اگر خداوند با نزول آيات متشابه به دنبال ايمان آوردن مردم به وجه صحيح آن ، و ردّ كردن وجه غير صحيح آن است ، پس پنهان داشتنِ تأويل نزد خودش چه نقشى در پيشبرد مردم به سوى معناى صحيح ، و دور كردن

صفحه از 134