نگاهى به « تفسير من وحى القرآن » علّامه سيد محمد حسين فضل اللّه‏ - صفحه 120

جاودانى مى دانند كه انسان را به روشى رهنمون مى كند كه مرگ را به بازى مى گيرد و انسان را به عالم جاودانگى مى رساند .
اين حقيقتى قرآنى است كه به تصوير كشيدن معانى و اسرار قرآن ، و هر گونه بحث از اسرار و رازهاى بلاغى قرآنى ، باز هم نخواهد توانست حالت روحى ، فكرى ، و احساسى را كه به انسان در هنگام قرائت قرآن دست مى دهد ظاهر و مجسّم سازد؛ زيرا راز تأثيرگذارىِ قرآن معيارهاى هنرى و زيبايى شناختى نيست ، بلكه روحى پيچيده ، بزرگ و شوق انگيز است كه در تودرتوى كلمات و حروف ، و در معانى و اسلوب قرآن جا گرفته است؛ به گونه اى كه انسان هنگام قرائت قرآن احساس مى كند كه اين روح معنوى در او اوج مى گيرد (ج 1 ، ص 177) .
ايشان تأكيد مى كنند كه هماورد خواهى اقتضا مى كند كه به يك نكته توجه شود و آن اين كه موضوع تحدّى بايد موضوعى باشد كه براى آن جامعه بسيار گرانسنگ و ارزشمند باشد ؛ و بر همين اساس است كه معجزه حضرت موسى عليه السلام از نوع عصايى بود در مقابله با سحر ساحران ، و معجزه حضرت عيسى عليه السلام از نوع مسائل طبّى يعنى زنده كردن مردگان نمود يافت (ج 1 ، ص 178) .
ايشان به ديدگاه هاى گوناگون درباره اعجاز قرآن نيز اشاره مى كند :
ـ گروهى براى قرآن جنبه هايى همچون اعجاز علمى مطرح مى كنند. چنان كه مى دانيم گاه قرآن به مسائلى علمى كه بشر در دوران هاى بعد بدان ها رسيده است اشاراتى داشته است. اين دسته ، آن اشارت ها را شاهدى بر اعجاز علمى قرآن مى گيرند (ج 1 ، ص 180) .
ـ گروهى ديگر پيش گويى هاى غيبى قرآن را نيز بر سردست گرفته اند (روم 1 ـ 4).
ـ دسته اى نيز به اعجاز عددى قرآن سر فرود آورده اند و يكسانى كاربرد برخى مفاهيم متضاد در قرآن مثل ملائك و شياطين ، و دنيا و آخرت را شاهدى بر آن مدعا گرفته اند (ج 1 ، ص 181) . اما ايشان معتقدند كه قرآن دو گونه روش براى رويارويى با مشركان داشته است:
الف . در يك نگاه كلى روش اول روشى است مبتنى بر گفتگوى آرام و استدلالى با

صفحه از 134