شَعبى

پرسش :

شَعبى کیست؟



پاسخ :

عامر بن شَراحيل بن عبد (و يا عامر بن عبد اللّه بن شراحيل) شعبى حميرى ، ابو عمرو كوفى ، از مردم هَمْدان. منصور غدانى از شعبى نقل كرده است : «پانصد تن از صحابه را ديدم». ابو جعفر طبرى در طبقات الفقهاء آورده : وى داراى ادب ، فقه و علم بود. مشهور ، اين است كه تولّدش در سال ششم خلافت عمر بود. در سال مرگش به چند قول ، اختلاف است : از سال ۱۰۳ تا ۱۱۰ ق .[۱]

المناقب للخوارزمي عن الشعبي :مـا نَــدري ما نَصنَعُ بِعَلِيٍّ إن أحبَبناهُ افتَقَرنا ، وإن أبغَضناهُ كَفَرنا! [۲]

المناقب ، خوارزمىـ به نقل از شعبى ـ: نمى دانيم با على عليه السلام چه كار كنيم. اگر دوستش بداريم ، نيازمند مى شويم ، و اگر دشمنش داريم ، كافر مى گرديم.

 

الإرشاد :قَد شاعَ الخَبَرُ وَاستَفاضَ عَنِ الشَّعبِيِّ أنَّهُ كانَ يَقولُ : لَقَد كُنتُ أسمَعُ خُطَباءَ بَني اُمَيَّةَ يَسُبّونَ أميرَ المُؤمِنينَ عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ عليه السلام عَلى مَنابِرِهِم فَكَأَنَّما يُشالُ بِضَبعِهِ إلَى السَّماءِ ، وكُنتُ أسمَعُهُم يَمدَحونَ أسلافَهُم عَلى مَنابِرِهِم فَكَأَنَّما يَكشِفونَ عَن جيفَةٍ . [۳]

الإرشاد :خبرى شايع و مستفيض است كه شعبى مى گفت : من سخنوران بنى اميّه را ديده ام كه در منبرهايشان به على بن ابى طالب عليه السلام بد مى گفتند ؛ ولى گويى كه بازوى او را گرفته ، به طرف آسمان، بالا مى بردند و در منبر ، گذشتگان خود را ستايش مى كردند؛ ولى گويى خاك از روى مردار ، كنار مى زدند.

 

شرح نهج البلاغة :قالَ الشَّعبِيُّ ـ وقَد ذَكَرَهُ عليه السلام ـ : كانَ أسخَى النّاسِ ، كانَ عَلَى الخُلُقِ الَّذي يُحِبُّهُ اللّهُ : السَّخاءِ وَالجودِ ، ما قالَ : «لا» لِسائِلٍ قَطُّ . [۴]

شرح نهج البلاغةـ به نقل از شعبى ، در وقتى كه از على عليه السلام ياد كرده بود ـ: او بخشنده ترينِ بخشنده ترينِ مردم بود ، و بر خُلقى بود كه خداوند ، آن را دوست داشت : سخاوت و بخشندگى . هيچ گاه به كمك خواهى پاسخِ «نه» نگفت.

 


[۱]. ر. ك : تهذيب التهذيب: ج ۳ ص ۴۴ ش۳۵۸۸

[۲] المناقـب لـلخوارزمي : ص ۳۳۰ الرقم ۳۵۰ ؛ المناقـب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۲۱۴ .

[۳] الإرشاد:ج۱ ص۳۰۹، المناقب لابن شهر آشوب:ج۲ ص۳۵۱.

[۴] شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۲۲ وراجع الصراط المستقيم : ج ۱ ص ۱۶۲ . 



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت