تاريخ رى و شخصيت حضرت عبدالعظيم الحسنى(ع) - صفحه 336

جانشينان اسكندر (317ـ280 ق ـ م) براى تجديد مجد و عظمت گذشته آن دامن همت به كمر زد و خرابه هاى رى را آباد و آن را به نام (اروپوس) كه نام زادگاهش در مقدونيه بود نام گذارى كرد. (سلوكوس) در اطراف رى شهرهاى تازه اى به نام (لاودكيا) و (آپاميا) بنا نهاد تا مقدونيانى كه به ايران آمده بودند در اين شهرها سكونت كنند و پس از چندى مجموعه اين شهرها را (ارساكيا) ناميد.
رى، در زمان سلطنت شاهان ساسانى به اوج عظمت و شكوه گذشته خود رسيد و از سال 500 تا 553 ميلادى عده اى از ايرانيان كه به كيش و آيين زردشت گرويده بودند به دين مسيح درآمدند و رى مقر اساقفه و مركز تبليغ آيين مسيح در ايران درآمد.
در سال 641 ميلادى يزدگرد سوم آخرين پادشاه ساسانى كه تلاشهاى وى در حراست و نگهدارى مرزهاى ايران بى نتيجه ماند، رى را در آتش آشوب و شورش تازيان رها كرد و به سوى سرنوشت خويش گريخت.
پس از حمله اعراب (نعيم بن مقرن) سردار تازى به كيفر پايدارى مردانه ايرانيان، رى را در سال 22 هجرى ويران ساخت و پس از او (سعد بن ابى وقاص) در سال 25 هجرى به منظور خاموش كردن آتش آشوب، ديگر بار بر ويرانى آن افزود تا اين كه بعد از حدود نيم قرن، رى چهره تازه اى به خود گرفت و آبادى از دست رفته را سال 141 هجرى در زمان مهدى عباسى پسر و وليعهد منصور دوانقى كه والى آن سرزمين بود بازيافت و چنان با سرعت روبه آبادى رفت كه هارون الرشيد زندگى در رى را آرزو مى كرد.
رى تا سال 250 هجرى (865 ميلادى) همچنان آباد باقى ماند ولى جنگ و ستيز ميان زيديه و طاهريه از يك طرف و زيديه و خلفاى بغداد از طرف ديگر رى را به ويرانى كشاند و در عهد سامانيان و ديلميان بر اثر نابسامانيهاى زمان و جنگها و كشمكش هاى حكمرانان، رى روزى آباد و ديگر روز به ويرانى مى رفت. ۱

1.محل تولد زردشت شهر اروميه (رضائيه) بوده كه در كنار درياچه اى به همين نام واقع است تاريخ (سرپرسى سايكس) جلد اوّل صفحه ۱۳۶.

صفحه از 346