مهاجرت حضرت عبدالعظیم به رى

پرسش :

چگونه حضرت عبدالعظیم به رى مهاجرت کرد؟



پاسخ :

جزئيات مسائل مربوط به علل مهاجرت حضرت عبد العظيم(ع) به شهر رى، مشخّص نيست؛ ليكن مى توان گفت كه سابقه مبارزاتى خاندان آن بزرگوار از يك سو ، و شخصيت علمى و جهادى و ارتباط بسيار نزديك حضرت عبد العظيم(ع) با اهل بيت عليهم السلام از سوى ديگر ، موجب شدند كه ايشان در سال هاى پايانى زندگى، تحت تعقيب حكومت وقت، قرار گيرد. از اين رو، براى ادامه فعّاليت ها و چه بسا با اشاره امام هادى(ع)، زندگى مخفى را انتخاب كرد ، و با لباس پيك و به صورت مسافرى ناشناس ، وطن اصلىِ خود را ترك كرد و شهرهاى مختلفى را پشت سر گذاشت تا آن كه در شهر رى در مكانى به نام «سربان»[۱]رحل اقامت افكند و در خانه يكى از پيروان اهل بيت عليهم السلام در محلّه اى - كه «سكّة الموالى» ناميده مى شد - ، سكونت يافت. روزها روزه بود و شب ها به عبادت مى پرداخت و گاه به صورت مخفيانه از خانه اى كه در آن ساكن بود، خارج مى شد و به زيارت قبرى كه هم اكنون در مقابل مزار او قرار دارد، مى رفت و مى فرمود : اين، قبر مردى از فرزندان موسى بن جعفر(ع) است.

معلوم نيست كه حضرت عبد العظيم(ع) چند سال در شهر رى سكونت داشته است. مسلّم، اين است كه ايشان به قدرى در اين شهر بوده كه بيشتر شيعيان رى، به تدريج با ايشان آشنا شده بودند ،[۲]و با در نظر گرفتن اين كه ايشان به شدّت تحت تعقيب بوده و ارتباط تك تك مردم با او چه بسا مدّت ها طول مى كشيد ، مى توان گفت : احتمالاً ايشان چند سال از سال هاى پايانى عمر خود را در رى گذرانده است. همچنين رفت و آمد بيشتر شيعيان با وى، حاكى از فعّاليت هاى فرهنگى و سياسى اوست.


[۱]گزارش شده كه سربان در آن تاريخ، يكى از زيباترين مناطق تفريحى جهان و شاه راهى بوده كه شهر رى را به دو قسمت تقسيم مى كرده و در وسط آن، نهرى جارى بوده است. در كنار آن نهر، درختان سرسبزِ در هم پيچيده و در ميان درختان، بازارهايى وجود داشته كه اطراف آن را درختان فرا گرفته بود (ر.ك: معجم البلدان : ج ۳ ص ۲۰۵).

[۲]اين مطلب در گزارش نجاشى و صاحب بن عبّاد آمده است.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت