حدیث
عيون أخبار الرضا عليه السلام : حدّثنا عليّ بن أحمد بن عمران الدقّاق ، قال : حدّثنا محمّد بن هارون الصوفى ، قال : حدّثنى أبو تراب عبيد اللَّه بن موسى الرويانى ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى ، قال :
قُلتُ لِأَبى جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ الرِّضا عليهما السلام : يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ، حَدِّثنى بِحَديثٍ عَن آبائِكَ عليهم السلام . فقالَ : حَدَّثَنى أبى، عَن جَدّى، عَن آبائِهِ عليهم السلام، قالَ : قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : لايَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما تَفاوَتوا، فَإِذا استَوَوا هَلَكوا .
[۱]
ترجمه
حضرت عبد العظيم عليه السلام : به امام جواد عليه السلام گفتم : از پدرانت براى من حديثى روايت فرما .
ايشان از امام على عليه السلام روايت كرد كه فرمود : «مردم تا وقتى كه متفاوت باشند، همواره در خير و نيكى اند؛ امّا وقتى مساوى شوند ، تباه مىگردند» .
شرح
به نظر مىرسد كه اين حديث، ريشه در آيه ۳۲ از سوره زخرف دارد.[۲]از نگاه اين آيه، اختلاف سطح جايگاه اجتماعى مردم و در نتيجه اختلاف سطح زندگى آنها، يك سنّت الهى است و حكمت آن نيز هميارى انسانها در پديد آوردن نظام اجتماعى و تمدّن بشرى است.
بنا بر اين، روايت ياد شده، بدين معناست كه تفاوت مواهب عقلى و استعدادها، اساس نظام اجتماعى و تمدّن انسانى است و اگر همه استعدادها يكسان باشد، نظام اجتماعى فرو مىريزد و تمدّن بشرى تباه مىگردد.
از اين رهنمود، دو نكته اعتقادى و اجتماعى مىتوان استنباط كرد:
اوّل . اختلاف استعداد انسانها، بيانگر حكمت و تدبير آفريدگار انسان در مديريت مشيت و زندگى انسان است:
هر كسى را بهر كارى ساختند مِهر آن را در دلش انداختند
تفاوت مواهب عقلى و اختلاف استعدادهاى مردم (مانند: اختلاف زبانها و رنگهاى آنان)،[۳]از آيات خداشناسى و نشانههاى توحيد است كه در قرآن به آن اشاره شده است.
دوم. بر اساس مقتضاى سنّت آفرينش در اختلاف استعدادها، كه هر كس براى كارى متناسب با ويژگىهاى ذاتى خود ساخته شده است، شاغل شدن انسان در مشاغل ناهماهنگ با استعداد و توانايىاش، موفّقيتآميز نخواهد بود. اين نكته، تأثير بسزايى در آموزش مديريت و مهارتهاى زندگى دارد.
شاغل شدن انسان در مشاغل ناهماهنگ با استعداد و توانايىاش، عوارضى در پى خواهد داشت، از جمله:
۱ . اشغال جايگاه شغلى افراد شايسته آن كار؛
۲ . ارائه خدمات و كالاها به صورت بىكيفيت و نامرغوب؛
۳ . اكتفا به درآمدهاى پايين؛
۴ . جلوگيرى از رشد و خلاقيت؛
۵ . رنج كشيدن در زندان «شغل»؛
۶ . محروم شدن جامعه از استعدادهاى مفيد؛
۷ . متحمّل شدن هزينه فرصتهاى از دست رفته.
[۱]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج۲ ص۵۳ - ۵۴ ح۲۰۴ ، بحار الأنوار : ج۷۴ ص۳۸۵ ح۱۰. نيز ، ر . ك : همين كتاب : ح ۹۳ .
[۲](نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَتٍ لِّيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِيًّا) .
[۳](وَ مِنْ ءَايَتِهِ خَلْقُ السَّمَوَ تِ وَ الْأَرْضِ وَاخْتِلَفُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوَ نِكُمْ إِنَّ فِى ذَ لِكَ لَأَيَتٍ لِّلْعَلِمِينَ) (روم : آيه ۲۲) .