حدیث
الأمالى للطوسى : أخبرنا جماعة ، عن أبى المفضّل ، قال : حدّثنا أبو صالح محمّد بن صالح بن فيض العجلى الساوى ، قال : حدّثنى أبى ، قال : حدّثنى عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى ، قال :
حَدَّثَنا مُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ الرِّضا، عَن آبائِهِ عليهم السلام ، عَن مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ أبى جَعفَرٍ ، عَن أبيهِ ، عَن جَدِّهِ ، عَن أبيهِ عَلِيِّ بنِ أبى طالِبٍ عليهم السلام : ... قالَ النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله : أمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ ، كَما أمَرَنى بِإِقامَةِ الفَرائِضِ .
[۱]
ترجمه
حضرت عبد العظيم عليه السلام - به اِسناد خود - : پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود : «خداوند، مرا فرمان داده كه با مردم مدارا نمايم ، همان طور كه مرا بر به پاداشتن واجبات، مأمور نموده است» .
شرح
اين حديث ، يكى از رهنمودهاى بسيار مهمّ اخلاقى ، خانوادگى ، اجتماعى و مديريتى است . نكات قابل توجّه براى توضيح آن، عبارت اند از :
۱ . مدارا در واقع ، نوعى نرمش و سازش در برخورد با ديگران ، به منظور جلب دوستى ، يا تقويت آن و يا دفع شرّ دشمنان است .
در يك جمله ، مدارا عبارت است از سياست و تدبير برخورد با مردم .
۲ . فرق «مدارا» و «مداهنه»، اين است كه در مداهنه ، با نرمش و سازش، ارزشهاى دينى فداى مطامع دنيوى مىگردند؛ ولى در مدارا ، اصولاً هدف ، حفظ ارزشهاى اخلاقى و دينى است . از اين رو ، «مدارا»، صفت ارزشى و «مداهنه» ، صفتى ضدّ ارزشى شمرده مىشود .
۳ . حديث ياد شده ، مىتواند تفسير اين آيه شريف باشد :
(فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ .[۲]به خاطر رحمت الهى، با آنان نرمخو شدى ، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از اطراف تو پراكنده مىشدند) .
مداراى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله با مردم و نرمش او در برخورد با آنان ، در واقع ، رحمتى از جانب خداوند سبحان بود كه مردم را به ايشان جذب كرد و در نتيجه، هسته اوّليه نظام اسلامى را در جهان پديد آورد .
۴ . مدارا با مردم، نه تنها يك رهنمود دينى ، بلكه يك تكليف عقلى جهت تأمين آرامش و آسايش زندگى و نيل به اهداف سياسى و اجتماعى است . از اين رو در احاديث فراوانى ، «مدارا» از علايم و آثار عقل و حكمت دانسته شده است ، مانند :
ثَمَرَةُ العَقلِ مُداراةُ النّاسِ .
[۳]
ميوه خرد ، مدارا كردن با مردم است .
عُنوانُ العَقلِ مُداراةُ النّاسِ .
[۴]
مدارا كردن با مردم، سرلوحه خِرد است .
لَيسَ الحَكيمُ مَن لَم يُدارِ مَن لا يَجِدُ بُدّاً مِن مُداراتِهِ .
[۵]
فرزانه نيست آن كه مدارا نكند با كسى كه چارهاى جز مدارا كردن با او نيست .
۵ . در تفسير اين آيه شريف : (قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا؛[۶]با مردم، نيكو سخن بگوييد) ، در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است كه مقصود آيه، اين است كه با همه مردمان اعم از مؤمنان و مخالفان، نيكو سخن بگوييد . با مؤمنان بايد گشادهرو بود و با مخالفان بايد به نرمى و مدارا سخن گفت تا به ايمان جذب شوند و [در صورتى كه جذب نشدند،] كمترين ثمره آن، اين است كه خود و برادران مؤمنش را از گزند آنان مصون مىدارد .[۷]
۶ . اقداماتى كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به منظور تأليف قلوب دشمنان و يا پيشگيرى از انحراف پيروانِ تازهمسلمان خود انجام مىداد ، يكى از مصاديق مداراى سياسى است . اصولاً در قرآن، بخشى از زكات، تحت عنوان «و المؤلّفة قلوبهم» ،[۸]به اين امر، اختصاص يافته است .
[۱]الأمالى ، طوسى : ص ۴۸۱ ح ۱۰۵۰ ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۶۹ ح ۲۳ .
[۲]آل عمران : آيه ۱۵۹ .
[۳]غرر الحكم : ح ۴۶۲۹ .
[۴]غرر الحكم : ح ۶۳۲۱ .
[۵]بحار الأنوار : ج ۷۸ ص ۵۷ ح ۱۲۱ .
[۶]بقره : آيه ۸۳ .
[۷]بحار الأنوار : ج ۷۵ ص ۴۰۱ ح ۴۲ .
[۸]ر . ك : توبه : آيه ۶۰ .