حدیث
عيون أخبار الرضا عليه السلام : حدّثنا على بن أحمد بن عمران الدقّاق ، قال : حدّثنا محمّد بن هارون الصوفى ، قال : حدّثنى أبو تراب عبيداللَّه بن موسى الرويانى ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى ، قال :
قُلتُ لِأَبى جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ الرِّضا عليه السلام : يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ! حَدِّثنى بِحَديثٍ عَن آبائِكَ عليهم السلام ... فَقالَ : حَدَّثَنى أبى ، عَن جَدّى ، عَن آبائِهِ عليهم السلام ، قالَ : قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : مَن دَخَلَهُ العُجبُ هَلَكَ .
[۱]
ترجمه
حضرت عبد العظيم عليه السلام: به امام جواد عليه السلام گفتم : اى فرزند پيامبر خدا! از پدرانت براى من حديثى روايت فرما .
فرمود : «پدرم، از جدّم، از پدرانش نقل نمود كه امير مؤمنان عليه السلام فرمود : هر كس گرفتار [بيمارى ]عُجب (خودبينى) گردد، نابود مىشود» .
شرح
در اين حديث، عُجب ، يكى از خطرناكترين بيمارىهاى اخلاقى معرّفى شده كه موجب هلاكت و نابودى معنوى انسان مىگردد . نكات قابل توجّه در تبيين اين حكمت ، عبارت است از :
۱ . عُجب به معناى خودبينى، در مقابل خدابينى است . به سخن ديگر ، گاه ، انسان بر اين باور است كه هر چه دارد، از خداوند سبحان است .[۲]از اين رو، همه كمالات خود را از خدا مىداند . چنين انسانى ، خدابين است و گرفتار خودبينى و خودپسندى نيست ؛ ولى گاه ، خدا را فراموش مىكند و تمام داشتههايش را از خود مىداند و خود را مستقل و همهكاره مىپندارد . در اين صورت، او دچار بيمارى خودبينى است . بر اين اساس ، خودبينى در واقع ، نوعى گمان باطل نسبت به خويش است .
۲ . خودبينى ، آفتى است كه همه ارزشهاى اخلاقى و عملى را به ضدّ ارزش، تبديل مىنمايد . از اين رو ، امير مؤمنان عليه السلام در عهدنامه مالك اشتر، اين خصلت را مناسبترين فرصت شيطان براى بر باد دادن نيكىِ نيكوكاران معرّفى نموده است .[۳]
در حديثى ديگر از امام صادق عليه السلام آمده كه شيطان به سپاهيانش مىگويد : «اگر در سه كار بر فرزند آدم چيره آيم ، ديگر باكى ندارم كه چه كار [نيكى] مىكند ؛ زيرا آن كار ، از او پذيرفته نمىشود : هر گاه عملش را زياد شمرد ، و گناهانش را از ياد ببرد ، و عُجب (خودبينى) به او راه يابد» .[۴]
۳ . بيمارى خودبينى، منشأ همه بيمارىهاى اخلاقى و ريشه همه گرفتارىهاى فردى و اجتماعى است . امام خمينى رحمه اللَّه عليه خطاب به فرزندش ، در اين باره مىفرمايد :
فرزندم! از خودخواهى و خودبينى به در آى كه اين، ارث شيطان است ، كه به واسطه خودبينى و خودخواهى، از امر خداى تعالى به خضوع براى ولىّ و صفىّ او - جلّ و علا - سر باز زد. و بدان كه تمام گرفتارىهاى بنى آدم، از اين ارث شيطانى است كه اصل اصول فتنه است، و شايد آيه شريفه (وَقَتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ)[۵]در بعض مراحل آن ، اشاره به جهاد اكبر و مقاتله با ريشه فتنه - كه شيطان بزرگ و جنود آن كه در تمام اعماق قلوب انسانها شاخه و ريشه دارد - باشد ، و هر كس براى رفع فتنه از درون و برون خويش بايد مجاهده نمايد ، و اين جهاد است كه اگر به پيروزى رسيد، همه چيز و همه كس اصلاح مىشود .
پسرم! سعى كن كه به اين پيروزى دست يابى ، يا دست كم به بعض مراحل آن . همّت كن و از هواهاى نفسانيّه كه حد و حصر ندارد ، بكاه ، و از خداى متعال - جلّ و علا - استمداد كن، كه بى مدد او، كس به جاى نرسد .[۶]
۴ . عُجب ، مراتبى دارد كه خطرناكترينِ آنها اين است كه انسان ، كار زشت و ناپسند خود را شايسته و زيبا ببيند .[۷]در حديثى از امام كاظم عليه السلام آمده كه عُجب ، درجاتى دارد و يكى از آنها اين است كه كردار زشت بنده، در نظرش زيبا جلوه كند و آن را نيكو ببيند و خوشش آيد و چنين بپندارد كه كار خوبى مىكند .[۸]
۵ . فرق عُجب و كِبر، اين است كه انسانِ مبتلا به بيمارى عُجب ، خود را بزرگ مىبيند و بر خود مىبالد و به ديگرى كارى ندارد ؛ امّا شخصى كه به بيمارى كبر مبتلاست ، خود را بزرگتر از ديگران تصوّر مىكند . بنا بر اين ، بيمارى كبر ، معلول بيمارى عُجب (خودپسندى) است .
[۱]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج۲ ص۵۳ - ۵۴ ح۲۰۴ ، بحار الأنوار : ج۷۴ ص۳۸۵ ح۱۰ . نيز ، ر . ك : همين كتاب : ح ۹۳ .
[۲](وَ مَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ) (نحل : آيه ۵۳) .
[۳]ر . ك : ميزان الحكمة: ج ۷ ص ۴۶ ح ۱۲۹۲۱ .
[۴]ر . ك : ميزان الحكمة : ج ۷ ص ۵۵ ح ۱۱۹۷۶ .
[۵]بقره : آيه ۱۹۳ .
[۶]صحيفه امام : ج ۲۰ ص ۱۵۵ .
[۷]ر.ك: (أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَءَاهُ حَسَنًا) (فاطر : آيه ۸) و (قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَلاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا) (كهف : آيه ۱۰۳ - ۱۰۴) .
[۸]ميزان الحكمة : ج ۷ ص ۵۷ ح ۱۱۹۱۳ .