حدیث
عيون أخبار الرضا عليه السلام : حدّثنا عليّ بن أحمد بن عمران الدقّاق ، قال : حدّثنا محمّد بن هارون الصوفى ، قال : حدّثنى أبو تراب عبيداللَّه بن موسى الرويانى ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى ، قال :
قُلتُ لِأَبى جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ الرِّضا عليه السلام : يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ! حَدِّثنى بِحَديثٍ عَن آبائِكِ عليهم السلام . قالَ : حَدَّثَنى أبى ، عَن جَدّى ، عَن آبائِهِ عليهم السلام ، قالَ : قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : مَن عَتَبَ عَلى الزَّمانِ طالَت مَعتَبَتُهُ ... مَن وَثَقَ بِالزَّمانِ صُرِعَ .
[۱]
ترجمه
حضرت عبد العظيم عليه السلام : به امام جواد عليه السلام گفتم : اى فرزند پيامبر خدا! از پدرانت براى من حديثى روايت فرما .
فرمود : «پدرم از جدّم، از پدرانش نقل نمود كه امير مؤمنان عليه السلام فرمود : كسى كه به زمانْ خشمگين گردد، ناراحتى او زياد به طول خواهد انجاميد ... . كسى كه به زمان اعتماد كند، بر زمين خواهد خورد» .
شرح
اين سخن، به نكته مهمّى در باره «مهارتهاى زندگى در مديريت زمان» اشاره دارد. گفتنى است كه مقصود از زمان در اين جا، مفهوم لغوى و يا فلسفى آن نيست؛ بلكه مراد، موقعيتهاى فردى، اجتماعى و تاريخى و شرايط و مقتضيات حاكم بر آن است. در تبيين حديث ياد شده، اين نكات، قابل توجّه اند:
۱ . بُرهههاى مختلف تاريخ، ويژگىها و قوانين خاصّى دارند كه تنها با مديريت صحيح و رعايت قوانين خاصّ آنها مىتوان به موفّقيت دست يافت، وگر نه با گلايه كردن از زمان، گرهى گشوده نمىگردد و نتيجهاى حاصل نمىشود.
۲ . زمان، عيب و ايرادى ندارد؛ آن كه عيب و ايراد دارد، انسان است كه به حساب زمان گذاشته مىشود . در اين باره، حديثى به صورت شعر از امام رضا عليه السلام نقل شده كه مىفرمايد:
يَعيبُ النّاسُ كُلُّهُم زَمانَاً وَ ما لِزَمانِنا عَيبٌ سِوانا .
[۲]
همه مردم از زمانه ايراد مىگيرند حال آن كه زمانه را عيبى جز ما نيست .
۳ . زمان و تاريخ، مانند نيروى جاذبه زمين، قانونى دارد كه بايد آن را شناخت و از آن بهره گرفت؛ زيرا هر گونه برخورد غير علمى با آن، موجب افزوده شدن رنج و زحمت خواهد شد . در احاديثى از امام على عليه السلام آمده است : «كسى كه با زمانْ ستيزه جويد، زمان، او را بر زمين مىزند»،[۳]«كسى كه به زمان اعتماد كند، زمين مىخورد»،[۴]«آن كه از زمانه ايمن بنشيند، زمانه به او خيانت مىكند».[۵]
۴ . نكاتى كه بدانها اشاره شد، حاكى از اهمّيت علم زمانشناسى است كه تحصيل آن، مورد تأكيد احاديث اهل بيت عليهم السلام است . از امام على عليه السلام نقل است كه : «براى انسان، همين شناخت، بس است كه زمان خود را بشناسد».[۶]
۵ . يكى از آثار علم زمانشناسى، اين است كه انسانِ زمان شناس، در حوادث مشتبه تاريخى، غافلگير نمىشود[۷]و ديگر آن كه از حوادث عبرتآموز تاريخ، شگفتزده نمىگردد[۸]و بدين سان، در برهههاى مختلف تاريخ مىتواند زمان را مديريت نمايد.
[۱]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۵۳ ح ۲۰۴ ، بحار الأنوار : ج ۷۴ ص ۳۸۵ ح ۱۰ . نيز ، ر . ك : همين كتاب : ح ۹۳ .
[۲]ميزان الحكمة : ج ۵ ص ۳۷ ح ۷۸۳۳ .
[۳]ميزان الحكمة : ج ۵ ص ۳۷ ح ۷۸۳۱ .
[۴]ميزان الحكمة : ج ۵ ص ۳۶ ح ۷۸۲۵ .
[۵]ميزان الحكمة : ج ۵ ص ۳۶ ح ۷۸۲۶ .
[۶]ميزان الحكمة : ج ۵ ص ۳۶ ح ۷۸۲۲ .
[۷]ر . ك : ميزان الحكمة : ج ۵ ص ۳۶ ح ۷۸۲۴ .
[۸]ر . ك : ميزان الحكمة : ج ۵ ص ۳۶ ح ۷۸۲۳ .