حدیث
الأمالى للطوسى : حدّثنا الشيخ أبو جعفر محمّد بن الحسن بن عليّ الطوسي ، قال : أخبرنا جماعة عن أبى المفضّل ، قال : حدّثنا أبو أحمد عبيداللَّه بن الحسين بن إبراهيم العلوى النصيبى ، قال : حدّثنا أبى ، قال : حدّثنا عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى بالرىّ ، قال :
حَدَّثَنا أبو جَعفَرٍ مُحَمَّدُ بنُ عَلِيِّ بنِ موسى الرِّضا ، عَن أبيهِ ، عَن آبائِهِ ، عَن عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ ، عَنِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ ، عَن أميرِ المُؤمِنينَ عليهم السلام - أنَّهُ قالَ - : المَرَضُ لا أجرَ فيهِ ، ولكِنَّهُ لا يَدَعُ عَلى العَبدِ ذَنباً إلّا حَطَّهُ ، وإنَّمَا الأَجرُ فِى القَولِ بِاللِّسانِ وَالعَمَلِ بِالجَوارِحِ ، وإنَّ اللَّهَ بِكَرَمِهِ وفَضلِهِ يُدخِلُ العَبدَ بِصِدقِ النِّيَّةِ وَالسَّريرَةِ الصّالِحَةِ الجَنَّةَ .
[۱]
ترجمه
حضرت عبد العظيم عليه السلام - به نقل از امام جواد عليه السلام، از پدرانش - : امير مؤمنان عليه السلام فرمود : «بيمارى، موجب ثواب نمىشود ؛ ليكن سبب از بين رفتن گناهان بندگان مىگردد . همانا پاداش، در برابر گفتن به زبان و عمل كردن با اعضاى بدن است و خداوند، از روى لطف و كَرَمش، بندگان خود را به خاطر نيّتهاى درست و دلهاى پاك، به بهشت، وارد مىكند» .
شرح
نقل شده كه امير مؤمنان عليه السلام در بازگشت از جنگ صفّين در نزديكى كوفه، به پيرمردى به نام صالح بن سليم بر خورد كه در سايه خانهاى نشسته و آثار بيمارى در چهرهاش نمايان بود . امام عليه السلام ضمن احوالپرسى، گفتگوى كوتاهى با وى داشت و در پايان، خطاب به او فرمود :
جَعَلَ اللَّهُ ما كانَ مِن شَكواكَ حَطّاً لِسَيِّئاتِكَ ؛ فَإِنَّ المَرَضَ لا أَجرَ فيهِ ، و لكِن لايَدَعُ لِلْعبدِ ذَنْباً إلّا حَطَّه ، وَ إِنَّمَا الأَجرُ فى القَولِ بِاللِّسانِ وَ العَمَلِ بِاليَدِ وَ الرِّجْلِ ، وَإنَّ اللَّهَعزّ وجلّ يُدخِلُ بِصِدقِ النِّيَّةِ وَ السَّريرَةِ الصّالِحَةِ [عَالَماً جَمّاً] مِن عِبادِهِ الجَنَّةَ .
[۲]
خداوند ، اين درد و رنجى را كه داشتهاى ، مايه ريختن گناهانت قرار دهد ؛ چرا كه در بيمارى ، پاداشى نيست ؛ امّا گناهى براى بنده فرو نمىگذارد، مگر آن كه آن را فرو مىريزد . پاداش ، تنها در گفتن به زبان و عمل كردن به دست و پاى است و خداوندعزّ وجلّ ، جمعِ فراوانى از بندگان خويش را به راستىِ نيّت و به نهادِ درست ، به بهشت وارد مىكند .
بنا بر اين، به نظر مىرسد آنچه در روايت حضرت عبد العظيم عليه السلام آمده، بخشى از متن اخير است . سيّد رضى رضى اللَّه عنه نيز اين متن را با اندكى تفاوت لفظى ، در نهج البلاغه (حكمت ۴۲) آورده و در ادامه گفته است:
امام عليه السلام راست فرموده كه در بيمارى ، اجرى نيست ؛ چرا كه بيمارى ، از قبيل آن چيزهايى است كه بنده به موجب آن ، مستحقّ عوض مىشود ؛ زيرا استحقاق عوض ، در مقابل چيزهايى پيدا مىشود (از قبيل: دردها و بيمارىها و آنچه در اين حكمت است) كه فعل خداوند با بنده خويش باشد ؛ امّا استحقاق اجر و ثواب، در مقابل فعل بنده تحقّق مىيابد . بنا بر اين ، ميان اين دو، تفاوتى وجود دارد كه ايشان، چنان كه دانش ژرفكاو و رأى درست ايشان اقتضا مىكرده ، بيان فرموده است .
بايد گفت : مؤلّف گرانقدر نهج البلاغه ، در تبيين كلام امام عليه السلام ، ميان «عوض» و «اجر» ، در معنا، تفاوت قائل شده است . از اين رو ، بيمار را مستحقّ «عوض» دانسته ، نه «اجر» ؛ چون بيمارى ، فعل خداوند متعال است ؛ ليكن تأمّل در احاديث رسيده در مورد پاداش بيمارىها ، ما را بِدين رهنمون مىشود كه اين احاديث ، در چند دسته جاى مىگيرند :
۱ . برخى از احاديث، بر اين تصريح كردهاند كه در بيمارى ، هيچ پاداشى وجود ندارد ؛ امّا بيمارى ، مايه پاكىِ بيمار از گناهان است .[۳]
۲ . شمارى از احاديث، بيان مىكنند كه بيمارى ، گناهان انسان را مىريزد ، با اين تفاوت كه اين دسته احاديث ، نسبت به مسئله اجر و پاداش ، سكوت كردهاند .[۴]
۳ . برخى از احاديث، بيان مىكنند كه بيمارى ، مرتبه انسان را بالا مىبرد .[۵]
۴ . بعضى از احاديث، به وجود پاداشى بزرگ براى بيمارى تصريح مىكنند[۶]و برخى نيز از اين خبر مىدهند كه پاداش سه شب تبدار بودن ، با عبادت هفتاد سال ، برابر است .[۷]
۵ . در برخى احاديث، آمده كه در نامه عمل بيمار ، نوشته مىشود؛ پاداشى معادل انجام دادن اعمالى كه به سبب بيمارى، توفيق انجام دادن آنها را نيافته است.[۸]
۶ . در حديثى از امام حسين عليه السلام روايت شده است: امير مؤمنان، على بن ابىطالب عليه السلام ، سلمان فارسى را عيادت كرد و فرمود : «اى ابو عبد اللَّه! از بيمارى خويش ، در چه حالى؟» .
گفت : اى امير مؤمنان! فراوان ، خدا را سپاس مىگويم و از دلْآزردگى بسيار، به تو شكايت مىآورم .
فرمود : «اى ابو عبد اللَّه! دلآزرده مباش ؛ زيرا هيچ كس از شيعيان ما نيست كه به او دردى رسد ، مگر به واسطه گناهى كه پيشتر، از او سر زده و آن بيمارى ، مايه پاك شدن اوست» .
سلمان گفت : اگر چنان باشد كه تو مىگويى - كه چنان نيز هست - ، پس در اين كار براى ما پاداشى جز پاك شدن از گناهان نيست .
على عليه السلام فرمود : «اى سلمان! به واسطه شكيبايى بر بيمارى و ناليدن به درگاه خداوند و دعا كردن در پيشگاه او ، برايتان پاداش نيز هست و به سبب همين كارهاست كه براى شما حسنه نوشته مىشود و جايگاههايتان فراتر برده مىشود ؛ امّا درد ، فقط موجب پاك شدن گناه ، و نوعى كفّاره است» .
سلمان پس از شنيدن اين سخن ، پيشانى على عليه السلام را بوسيد و گريست و گفت : اى امير مؤمنان! اگر تو نبودى ، چه كسى براى ما اين چيزها را از هم باز مىشناسانْد؟![۹]اين حديث در واقع ، جمعبندى همه احاديث پيشگفته است .
توضيح، اين كه: بيمارى ، عمل انسان نيست تا به سبب آن به وى پاداش داده شود. از سوى ديگر، در بيان امام عليه السلام آمده است كه وقتى مؤمنى در برابر درد و بيمارى شكيبايى ورزد و در پيشگاه خداوند ، دعا و زارى كند ، پاداش خواهد داشت و به واسطه آن بر رتبه وى در پيشگاه خداوند ، افزوده مىشود و براى او حسنات نوشته خواهد شد، و اين، بدان سبب است كه اين شكيبايى و دعا ، عملى از اعمال انسان اند .
از همين جاست كه مىبينيم احاديث مربوط ، به رغم همه اختلافات ظاهرى ، هيچ تعارضى با همديگر ندارند ؛ زيرا احاديثى كه از پاداش نداشتن بيمارى سخن مىگويند ، نه به عمل و نيّت بيمار ، بلكه به خود بيمارى نظر دارند ، و احاديثى كه از ثواب بيمار و بالا رفتن رتبه او حكايت مىكنند ، به شكيبايى و مقاومت و نيّت او ناظرند. از اين رو ، اگر بيمار در دوران تندرستى ، عمل نيكى انجام مىداده (براى مثال ، نماز شب مىخوانده) ، پاداش آن براى وى در دوران بيمارى نيز نوشته مىشود . بيمارى كه علاوه بر اين ، شكيبايى هم مىكند ، افزون بر آن پاداش ، پاداش شكيبايى خويش را هم مىگيرد ، و بيمارى كه علاوه بر شكيبايى ، دعا و گريه و زارى نيز مىكند ، از جايگاه بالاترى نزد خدا برخوردار مىشود .
[۱]الأمالى ، طوسى : ص ۶۰۲ ح ۱۲۴۵ ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۳۱۷ ح ۱۵ .
[۲]وقعة صفّين : ص ۵۲۹ . آنچه ما بين كروشه آمده، از تاريخ الطبرى افزوده شده است . براى آگاهى از متن كامل گزارش، ر.ك: بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۵۵۲ .
[۳]ر . ك : دانشنامه احاديث پزشكى : ح ۱۶۰ و ۱۷۷ .
[۴]ر . ك : دانشنامه احاديث پزشكى : ح ۱۵۸ - ۱۵۹ و ۱۶۱ .
[۵]ر . ك : دانشنامه احاديث پزشكى : ح ۱۸۰ .
[۶]ر . ك : دانشنامه احاديث پزشكى : ح ۱۸۷ و ۱۹۰ .
[۷]ر . ك : دانشنامه احاديث پزشكى : ح ۱۸۹ .
[۸]ر . ك : دانشنامه احاديث پزشكى : ح ۱۹۲ - ۱۹۹ .
[۹]طبّ الأئمّة ، ابنا بسطام : ص ۱۵، بحار الأنوار : ج ۸۱ ص ۱۸۵ ح ۳۹ .