اسیران زن بنی هاشم در ماجرای کربلا

پرسش :

در کربلا چه زنانی از بنی هاشم اسیر شدند؟



پاسخ :

۱ . زینب كبرا علیهاالسلام دختر امیر مؤمنان علیه السلام . او پیام آور خون شهیدان ، حماسه سرای قیام ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام ، رسواكننده زورمداران و تزویرگران ستم گستر ، جلوه وقار ، راز حیا ، تبلور سربلندی و سرفرازی ، و اُسوه استواری و عبادت و شكیبایی است .

زینب علیهاالسلام ، در میان خاندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، از چنان جایگاه بلند و مَنزلت والایی برخوردار است كه قلم را توانِ بیان والایی ها ، ارجمندی ها و شكوهمندی هایش نیست .

فقیه و مورّخ و مصلح بزرگ ، علّامه سید محسن امین عاملی ، شخصیت آن بانو را بدین سان ، ترسیم كرده است :

زینب علیهاالسلام ، از بافضیلت ترینِ زنان بوده و فضلش ، پُرآوازه تر از آن است كه یاد گردد و روشن تر از آن است كه به نوشته آید.

جلالت شأن ، منزلت والا ، قوّت استدلال ، برتری عقل ، استواری قلب ، فصاحت زبان و بلاغت بیان ، از سخنرانی هایش در كوفه و شام ـ كه گویی از زبان پدرش امیر مؤمنان علیه السلام ایراد می گردید ـ دانسته می شود ، و نیز از احتجاجش بر یزید و ابن زیاد ، بدان گونه كه آن دو را خاموش ساخت ، تا آن جا كه به بدگویی و ناسزا گفتن و مسخره كردن و دشنام دادن ـ كه سلاح افراد ناتوان از دلیل آوردن است ـ پناه بردند و از زینب كبرا علیهاالسلام ، شگفت نیست كه این گونه ... باشد ؛ چرا كه او شاخه ای از شاخه های درخت پاك [ رسالت] است .

او با پسرعمویش عبد اللّه بن جعفر بن ابی طالب ، ازدواج كرد و علی زینبی ، عون ، محمّد ، عبّاس و امّ كلثوم را برایش به دنیا آورد .

او «اُمّ المصائب» نامیده شده است و شایسته چنین نامی نیز هست. او مصیبت درگذشت جدّش پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، مصیبت درگذشت مادرش زهرا علیهاالسلام و رنج های او ، و محنت های پدرش امیر مؤمنان علی علیه السلام و مصیبت كشته شدن او ، و محنت و شهادت برادرش حسن علیه السلام و مصیبت بزرگ كُشته شدن برادرش حسین علیه السلام را از ابتدا تا انتها ، شاهد بود و ... ، از كربلا به اسارت برده شد.[۱]

زینب علیهاالسلام از آغاز قیام ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام ، همراه برادر شد و در تمام دوران قیام ، همدل و همراه و رازدارش بود . گفتگوهای او با برادرش در شب عاشورا ، حضورش در كنار بدن پسر برادرش علی اكبر علیه السلام در روز عاشورا ، و رثای جانسوز او در كنار قامت خونین برادر و خطاب او به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز یازدهم محرّم ، از صفحات زرّین و جاودانه زندگانی سرشار از جلالت ، شكیبایی و والایی اوست .

او پس از حادثه عاشورا ، شكوهمند و استوار ، سرپرستی قافله اسیران را به عهده گرفت . در كوفه ، چون مردم ، فرزندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را بدان سان دیدند و اشك بر رخسار افشاندند ، زینب علیهاالسلام چنین لب به سخن گشود :

ای كوفیان! ای اهل مكر و حیله ! و ای دغلكاران بی وفا! هان كه اشكتان ، هرگز خشك نشود و صدای [ناله]تان ، هیچ گاه فرو خفته مباد! مَثَل شما ، مَثَل زنی است كه «رشته خود تابیده اش را پس از محكم كردن ، از هم می گسست ...» .[۲]وای بر شما! آیا می دانید چه جگری از محمّد صلی الله علیه و آله سوزاندید و چه عهدی شكستید و چه زنان عزیزی از او را [به اسارت] خارج كردید و چه حرمتی از او شكستید و چه خونی از او ریختید؟![۳]

او به راستی ، زبان علی علیه السلام به كام داشت و چون در قالب جملاتی هیجانبار سخن گفت ، مردمانی كه بارهای بار ، خطابه های مولا علیه السلام را شنیده بودند ، كلام و خطابه های علی علیه السلام را به عیان می دیدند ، و كسی گفت: «به خدا سوگند ، زنِ باحیایی چنین سخنور ، ندیده بودم . گویی زبان علی علیه السلام در كام دارد» .

و چون ابن زیاد ، مست از جام كبر و نخوت و درنده خویی ، به آل اللّه ، دشنام داد ، با كلماتی جاودانه ، هِیمنه دروغین او را در هم شكست و از جمله گفت :

به جانم سوگند ، بزرگم را كُشتی و خاندانم را هلاك كردی و شاخه ام را بُریدی و ریشه ام را از بیخ و بُن درآوردی . اگر این ، دلِ تو را خُنَك می كند ، اینك دلت خُنَك شد![۴]

و آن گاه كه یزید با تكیه بر جایگاه خلافت و در جمع بزرگان قوم ونمایندگان ملل، برای نشان دادن قدرت حاكمیتش و زهرِ چشم گرفتن از دیگران ، با سفاهت ، سخن گفت و از جمله ، كشته شدن پاكْ نهادان را به خداوند نسبت داد ، زینب علیهاالسلام ، شكوهمند و پُرخروش به پا خاست و با سخنان خود ، بر گوش یزید كوبید . از جمله ، در آن سخنرانی خود گفت :

ای فرزند آزادشدگان [مكّه]! آیا این ، عدالت است كه زنان و كنیزانت را در پسِ پرده می نهی و دختران پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را به اسارت می كشی؟! پرده شان را دریدی و صورت هایشان را آشكار نمودی و دشمنان ، آنان را از این شهر به آنان شهر می برند .[۵]

او با این جملات كوتاه و كوبنده ، از یك سو ، پیشینه «برده جنگی بودن» و «آزاد شدگی» نیاكان یزید و اسلام آوردن آنها را در زیر برقِ شمشیر حق و در نتیجه ، ناشایستگی شخص او را برای خلافت ، نشان داد و از سوی دیگر ، ستم پیشگی او را در جایگاه خلافت و ستم گستری اش را در حاكمیت . سرانجام نیز با استناد به آیات شریف قرآن ، به گونه ای بس گویا و لطیف ، نشان داد كه جایگاهی كه او برای خود ، تصاحب كرده ، بدان سان كه او پنداشته و یا كوشیده كه به پندارها بشناساند ، كرامت و موهبت الهی نیست ؛ بلكه فرورفتگی كفرآلود در اعماق اِنكار و نیز فزون سازی كفر است و از آن سو ، شهادت ، كرامتی است برای آل اللّه و ... .

خطابه های زینب كبرا علیهاالسلام در اوج فصاحت ، بلاغت ، موقعیت شناسی و تأثیرگذاری است . بر پایه برخی گزارش ها[۶]، او وقتی به مدینه نیز باز گردانده می شود ، از پیگیری رسالت شهیدان ، باز نمی ایستد و روشنگری بر ضدّ حاكمیت ستمگر بنی امیه را آغاز می كند و می گسترد . از این رو ، حاكم مدینه ، پس از رایزنی با یزید، او را از مدینه تبعید می كند .[۷]

گفتنی است كه تاریخ ولادت و وفات زینب كبرا علیهاالسلام در منابع معتبر ، یافت نشد . البتّه در برخی منابع متأخّر ، نقل های مختلفی در باره تولّد ایشان آمده است (مانند : پنجم جمادی اوّل سال پنجم ، شعبان سال ششم و محرّم سال پنجم) .[۸]تاریخ وفات ایشان نیز پانزدهم رجب سال ۶۲ گفته شده است .[۹]

۲ . اُمّ كلثوم ، دختر امیر مؤمنان علیه السلام .[۱۰]وی ، «زینب صغرا» نیز نامیده شده[۱۱]و پدرش امیر مؤمنان علیه السلام است ؛ ولی ظاهرا مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام نیست ؛ زیرا اُمّ كلثومی كه دختر فاطمه زهرا علیهاالسلام است ، بنا بر مشهور ، در زمان حیات امام حسن علیه السلام از دنیا رفته است .[۱۲]

۳ . فاطمه دختر امام علی علیه السلام .[۱۳]وی كه «فاطمه صغرا» نیز نامیده شده ،[۱۴]همسر ابو سعید بن عقیل بوده كه در جریان كربلا به شهادت رسیده است .[۱۵]وی از راویان حوادث كربلاست.[۱۶]

احتمال دارد خطبه منسوب به فاطمه بنت الحسین علیه السلام از او باشد ، چنان كه محتمل است كنیه او اُمّ كلثوم بوده و امّ كلثومِ حاضر در كربلا ، همو باشد . وفات وی و سكینه بنت الحسین علیه السلام ، سال ۱۱۷ هجری گزارش شده است .[۱۷]

۴ . فاطمه دختر امام حسن علیه السلام .[۱۸]وی همسر امام زین العابدین علیه السلام[۱۹]و مادر امام باقر علیه السلام[۲۰]و مادرْ بزرگِ سایر امامانِ اهل بیت علیهم السلام است . از امام صادق علیه السلام روایت شده كه در باره او می فرماید :

كانَت صِدّیقةً ، لَم تُدرَك فی آلِ الحَسَنِ امرَأَةٌ مِثلُها .[۲۱]

چنان شخصیت راستگو و درست كرداری بود كه در میان خاندان حسن علیه السلام زنی چون او دیده نشده است .

۵ . فاطمه ، دختر امام حسین علیه السلام .[۲۲]

۶ . سَكینه ، دختر امام حسین علیه السلام .[۲۳]

۷ . رَباب ، همسر امام حسین علیه السلام .[۲۴]وی ، مادر علی اصغر علیه السلام است و بر پایه گزارش های معتبر ، در كربلا حضور داشته است .[۲۵]

گفتنی است كه احتمالاً رُقَیه ، یكی دیگر از دختران امام علی علیه السلام[۲۶]كه همسر مسلم بن عقیل علیه السلام نیز بوده ،[۲۷]در كربلا حضور داشته است . توضیحات لازم در باره رقیه دختر امام حسین علیه السلام ، ضمن یادكردِ فرزندان امام حسین علیه السلام ارائه شد[۲۸].[۲۹]


[۱]أعيان الشيعة : ج ۷ ص ۱۳۷ .

[۲]نحل ، آيه ۹۲ .

[۳]ر . ك : ص ۱۲۳ ح ۲۲۷۷ .

[۴]ر . ك : ص ۱۵۶ ح ۲۲۹۴ .

[۵]ر . ك : ص ۳۱۸ ح ۲۳۹۵ .

[۶]منبع اين گزارش ، كتاب أخبار الزينبات ، منسوب به عُبَيدِلى است ؛ ولى اعتبار اين كتاب و انتسابش به عُبَيدِلى مورد ترديد است (ر . ك : ميراث حديث شيعه : دفتر ۱۶ ص ۷) .

[۷]ر . ك : أخبار الزينبيات : ص ۱۱۸ .

[۸]. ر . ك : رياحين الشريعة : ج ۳ ص ۳۳ .

[۹]أخبار الزينبيّات : ص ۱۲۲ . نيز ، ر . ك : ميراث حديث شيعه : دفتر ۱۶ ص ۲۱ .

[۱۰]شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۸؛ مقاتل الطالبيّين: ص ۱۱۹ . نيز ، ر . ك : الملهوف: ص ۱۹۸ و۲۱۰ ، مثير الأحزان: ص ۸۸ و۹۷ ، تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۵۵ ، الأخبار الطوال: ص ۲۲۸ ، مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۳۸.

[۱۱]مجموعة نفيسة : ص ۹۴ (تاج المواليد).

[۱۲]الطبقات الكبرى: ج ۸ ص ۴۶۴، أنساب الأشراف : ج ۲ ص ۴۱۲ ، اُسد الغابة : ج ۷ ص ۳۷۸.

[۱۳]الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۷۹ ، سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۰۳ ، تاريخ دمشق : ج ۷۰ ص ۳۵ . ر . ك : تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۶۱ ؛ الأمالى ، صدوق : ص ۲۳۱ ش ۲۴۲ .

[۱۴]تهذيب الكمال : ج ۳۵ ص ۲۶۱.

[۱۵]تاريخ دمشق : ج ۷۰ ص ۳۶ ، نسب قريش : ص ۴۶ (در اين منبع «محمّد بن أبى سعيد» آمده است) ؛ المجدى : ص ۱۸، لباب الأنساب: ج ۱ ص ۳۳۴ . ر . ك : همين دانش نامه : ج ۷ ص ۱۷۹ ح ۱۸۸۰ .

[۱۶]ر . ك : ص ۳۴۳ (فصل هفتم / خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله در زندان يزيد) و ص ۳۷۷ (فصل هشتم / آماده شدن خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله براى بازگشت به مدينه) و .. . .

[۱۷]تاريخ دمشق : ج ۷۰ ص ۳۹ ، تهذيب الكمال: ج ۳۵ ص ۲۶۲ .

[۱۸]الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۹، تاريخ دمشق: ص ۷۰ ح ۲۶۱ . از او بيشتر به كنيه نام مى برند و كنيه مشهور او ، امّ عبد اللّه است (ر . ك : الكافى: ج ۱ ص ۴۶۹، الإرشاد: ج ۲ ص ۱۵۵، مجموعة نفيسة: ص ۱۱۵ (تاج المواليد) ، دلائل الامامة : ص ۲۱۷، المجدى: ص ۲۰ ؛ الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۲۲۶، أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۳۰۵ ، نسب قريش : ص ۵۰ و ۵۹ ، سرّ السلسلة العلويّة : ص ۳۲) .

كنيه هاى ديگرى كه براى وى گفته اند ، اينهاست :

۱) اُمّ محمّد (ر . ك : الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۹، تاريخ دمشق: ج ۷۰ ص ۲۶۱، سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۰۳ ؛ مجموعة نفيسة: ص ۱۸۴ (تاريخ مواليد الأئمّة) .

۲) اُمّ الحسن (ر . ك : دلائل الإمامة: ص ۲۱۷، مجموعة نفيسة : ص ۱۱۵ و ۱۸۴ ( تاريخ مواليد الائمّة) .

[۱۹]الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۲۲۶، تاريخ دمشق : ج ۷۰ ص ۲۶۱، أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۳۰۵ و ۳۶۲ ؛ المجدى : ص ۲۰ .

[۲۰]الإرشاد: ج ۲ ص ۱۵۵ ؛ سرّ السلسلة العلويّة: ص ۳۲، نسب قريش : ص ۵۹، أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۳۶۲.

[۲۱]الكافي: ج ۱ ص ۴۶۹ ح ۱ .

[۲۲]ر . ك : الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۹، الأغانى : ج ۱۶ ص ۱۵۰ و ج ۲۱ ص ۱۲۶ ، سير أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۳۰۳، تذكرة الخواصّ : ص ۲۶۴، جواهر المطالب : ج ۲ ص ۲۷۸ ؛ شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۸ . نيز ، ر .ك : همين دانش نامه : ج ۱ ص ۳۵۱ (بخش يكم / فصل ششم / فاطمه) .

قضاياى متعدّدى را از او در دوران اسارت نقل مى كنند. در اين باره ، ر . ك : ج ۷ ص ۳۱۱ (فصل يكم / تاراج كردن خيمه ها و غارت اموال دختران پيامبر صلى الله عليه و آله ) و ص ۳۴۹ (فصل دوم / سرخ شدن آسمان) و ج ۸ ص ۱۳۱ (فصل ششم / سخنرانى فاطمه صغرا در ميان كوفيان) و ص ۲۷۱ (فصل هفتم / خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله در مجلس يزيد) و ص ۲۹۳ (فصل هفتم / مشاجره زينب عليهاالسلام با يزيد) و ... .

[۲۳]ر . ك : الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۷۹ ، مقاتل الطالبيّين: ص ۱۱۹، سير أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۳۰۳ ؛ شرح الأخبار: ج ۳ ص ۱۹۹ نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۸ ص ۱۰۹ ح ۲۲۶۷ و ص ۱۱۳ ح ۲۲۶۹ و ص ۲۷۱ (فصل هفتم / خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله در مجلس يزيد) و ص ۳۰۳ ح ۲۳۸۸ و ص ۳۵۵ (فصل هفتم / رؤياى سكينه) و ص ۳۶۳ (فصل هشتم / دادن اجازه عزادارى براى شهيدان) و ج ۱ ص ۳۶۳ (بخش يكم / فصل ششم : فرزندان / سكينه) .

[۲۴]ر . ك : الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۷۹ ، الثقات ، ابن حبّان : ج۲ ص ۳۱۱ ، سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۰۳، تذكرة الخواصّ : ص ۲۶۰ ، جواهر المطالب : ج ۲ ص ۲۹۵ . نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۱ ص ۲۸۳ (بخش يكم / فصل پنجم / رَباب) .

[۲۵]وى در كربلا ، مورد خطاب امام عليه السلام واقع شده است (ر . ك : ج ۶ ص ۵۳ ح ۱۶۰۲) .

[۲۶]تاريخ الطبرى: ج ۵ ص ۱۵۴، تهذيب الكمال: ج ۲۰ ص ۴۷۹ ، المعارف ، ابن قتيبه : ص ۲۱۰ .

[۲۷]نسب قريش : ص ۴۵ . نيز ، ر . ك : همين دانش نامه : ج ۴ ص ۳۲۹ (بخش هفتم / فصل چهارم / شهادت مسلم بن عقيل) .

[۲۸]ر . ك : ج ۱ ص ۳۰۷ (بخش يكم / فصل ششم : فرزندان) .

[۲۹]زنان ديگرى هم گفته شده اند؛ مانند اُمّ الحسن، دختر امير مؤمنان عليه السلام كه تنها در شرح الأخبار(ج۳ ص۱۹۸) از وى ياد شده است . او همسر جَعْدة بن هُبَيره ، خواهرزاده امام على عليه السلام است كه پس از او ، همسر جعفر بن عقيل شد (ر . ك : الطبقات الكبرى: ج ۳ ص ۲۰ ، تاريخ الطبرى: ج ۵ ص ۱۵۴ ، مروج الذهب : ج ۳ ص ۷۳ ، المعارف ، ابن قتيبه : ص ۲۱۱ ، أنساب الأشراف: ج ۲ ص ۴۱۴ ، نسب قريش: ۴۵ ، الإرشاد : ج ۱ ص ۳۵۴) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت