کفْن و دفن شهدای کربلا

پرسش :

کفْن و دفن امام حسین(ع) و دیگر شهدای کربلا چگونه صورت گرفت؟



پاسخ :

از نظر فقهای شیعه ، شهید ، نه غسل دارد و نه کفن ؛ بلکه باید با لباس خود دفن شود ، مگر این که برهنه باشد که در این صورت ، شماری از فقها تصریح کرده اند که کفن کردن وی ، واجب است . [۱]

گزارشی از دفن امام علیه السلام

بر پایه گزارش ها، دشمن ، لباس های امام حسین علیه السلام را ربوده و بر بدن ایشان ، اسب تاخته بود . بنا بر این ، کفن کردن امام حسین علیه السلام ، مفهوم خاصّ خود را خواهد داشت .

 مؤلّف الطبقات الکبری ، در گزارش زیر آورده که ابو خالد ، از ابن زیاد ، اجازه گرفت و سر و بدن شهدا را کفن و دفن کرد :

 ذَکوان (ابو خالد) ، به ابن زیاد گفت: اجازه بده من این سرها را دفن کنم . ابن زیاد هم اجازه داد و ذَکوان ، آنها را کفن کرد و در گورستان به خاک سپرد و بعد به سراغ جنازه ها رفت و آنها را هم کفن کرد و به خاک سپرد. [۲]

 البتّه این گزارش ، قابل قبول نیست ؛ زیرا علاوه بر تعارض با نقل مشهور ، [۳] صدور چنین اجازه ای از ابن زیاد ، بعید به نظر می رسد .

 همچنین کفن شدن بدن امام علیه السلام توسط غلام زُهَیر ـ که در گزارش دیگر الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة) [۴] آمده ـ ، خالی از  استبعاد نیست .

دفن شهدا

دفن سید الشهدا و یارانش به دو صورت ، گزارش شده است :

 اوّل ، این که ایشان به صورت خارق العاده توسط امام زین العابدین علیه السلام و با حضور پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، امام علی علیه السلام ، امام حسن علیه السلام و فرشتگان الهی [۵] دفن شده است .

 این گزارش با روایاتی هماهنگ است که دلالت دارند امور مربوط به تجهیز و دفن امامان اهل بیت علیهم السلام ، فقط توسّط امام بعدی انجام می شود . [۶]

 دوم ، این که اهل غاضریه از طایفه بنی اسد ، اجساد مطهّر شهدا را دفن کرده اند . [۷]

 جمع میان این دو گزارش نیز بدین سان امکان پذیر است که با عنایت به خارق العاده بودن حضور امام زین العابدین علیه السلام ، بنی اسد ، متوجّه حضور ایشان نشده اند ، چنان که حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و فرشتگان نیز برای آنان مشخّص نبوده است ، و یا این که آنان ، امام زین العابدین علیه السلام را دیده اند ؛ ولی نشناخته اند .

روز دفن شهدا

منابع کهن ، دفن شهدا را یک روز پس از شهادت آنان ذکر کرده اند ؛ [۸] لیکن اگر مقصود ، روز یازدهم باشد ـ همان طور که محدّث قمی بیان نموده [۹] ـ ، بعید به نظر می رسد که صحیح باشد ؛ زیرا عمر بن سعد ، تمام روز یازدهم و یا تا ظهر آن را در کربلا برای دفن اجساد سپاه خود ، مانده [۱۰] و از اهل غاضریه  از بنی اسد ـ که علی القاعده با فاصله ای از میدان نبرد، مستقر بوده اند ـ نیز بعید است که در این فرصت کوتاه ، جرئت یا امکان حضور داشته اند ، مگر این که بگوییم مقصود از یک روز بعد از شهادت ، روز دوازدهم است .

 در باره جزئیات مربوط به دفن سید الشهدا و اصحاب آن بزرگوار نیز آنچه بر سرِ زبان ها مشهور گردیده ، در منابع معتبر کهن حدیثی و تاریخی وجود ندارد . تنها در کتاب الدمعة الساکبة ، ضمن گزارش مفصّلی آمده که : بنی اسد ، هنگامی که برای دفن امام علیه السلام و یارانش آمدند ، عربی بادیه نشین را دیدند و او آنها را برای دفن شهدا راه نمایی کرد ، تا این که به بدن سید الشهدا رسید . در آن هنگام ، به شدّت گریست و نگذاشت آنها ، پیکر امام حسین علیه السلام را دفن کنند و فرمود :

 مَعی مَن یعینُنی . با من کسی هست که یاری ام کند .

 آن گاه دستانش را زیر کمر شریف امام حسین علیه السلام قرار داد و فرمود :

 بِسمِ اللّهِ و بِاللّهِ و فی سَبیلِ اللّهِ و عَلی مِلّةِ رَسولِ اللّهِ . هذا ما وَعَدَنا اللّهُ تعالی ورَسُولُهُ و صَدَقَ اللّهُ و رَسُولُهُ . ما شاءَ اللّهُ . لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا باللّهِ العَلی العَظیمِ . به نام خدا و به خدا و در راه خدا و به آیین پیامبر خدا . این ، همان چیزی است که خداوندِ والا و پیامبرش به ما وعده داده بودند و خداوند و پیامبرش راست گفته اند . هر چه خدا بخواهد ! هیچ نیرو و توانی جز از جانب خدای والا نیست . آن گاه جنازه را به تنهایی ، داخل قبر گذاشت و هیچ یک از آنها با وی همکاری نکردند . سپس صورتش را به گلوی شریف امام علیه السلام گذاشت و در حالی که می گریست ، می فرمود :

 طُوبی لِأرضٍ تَضَمَّنت جَسَدَک الشَّریفَ، أمَّا الدُّنیا فَبَعدَک مُظلِمَةٌ و الآخِرَةُ فَبِنُورِک مُشرِقَةٌ . أمّا الحُزنُ سَرمَدٌ و اللَّیلُ فَمُسَهَّدٌ حَتّی یختارَ اللّهُ لی دارَک الَّتی أنتَ مُقیمٌ بِها ، فَعَلیک مِنّی السلام یا بنَ رَسولِ اللّهِ و رَحمَةُ اللّهِ و بَرَکاتُهُ . خوشا زمینی که جسد شریف تو را در خود خواهد داشت! دنیا پس از تو ، تاریک و آخرت با نور تو روشن است . اندوهم همیشگی است و شب هایم به بیداری خواهد گذشت تا خداوند ، خانه ای را که تو در آن مقیم شده ای ، نصیبم کند . از من بر تو سلام ـ ای پسر پیامبر خدا ـ و رحمت و برکاتش بر تو باد!

 آن گاه بر قبر ، خشت چید و خاک ریخت و سپس دستش را روی قبر گذاشت و با انگشتانش بر آن نگاشت و نوشت :

 هذا قَبرُ حُسَینِ بنِ عَلی بنِ أبی طالِبٍ الَّذی قَتَلُوهُ عَطشانا غَریبا . این ، قبر حسین بن علی بن ابی طالب است که او را غریبانه و تشنه کشتند .

 پس از آن ، با راه نمایی او ، عبّاس علیه السلام را دفن کردند . در پایان ، بنی اسد ، به مرد عرب گفتند : ای برادر عرب ! به حقّ این جنازه ای که به تنهایی به خاک سپردی و کسی از ما را شریک خود نساختی ، بگو تو که هستی .

 وی گریه شدیدی کرد و فرمود :

 أنا إمامُکم عَلِی بنُ الحُسَینِ . من ، امام شما علی بن الحسین هستم .

 آنان به ایشان گفتند : تو علی [بن الحسین] هستی ؟

 فرمود : «آری» و سپس از دیدگانشان ناپدید شد . [۱۱]

 لیکن باید توجّه داشت ، همان طور که در مبحث کتاب شناسی تاریخ عاشورا (در پیش گفتار این دانش نامه) توضیح دادیم ، کتاب الدمعة الساکبة و سایر منابعی که این گزارش را نقل کرده اند ، قابل اعتماد نیستند [۱۲] .

 

[۱] ر . ك : جواهر الكلام : ج ۴ ص ۹۱ .

[۲] الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج ۱ ص ۴۸۴ .

[۳] مشهور است كه دفن جنازه ها ، توسط بنى اسد انجام شد . در اين باره ، ر . ك : ص ۴۲۹ ح ۲۱۴۴ به بعد (به خاك سپارندگان امام عليه السلام و يارانش) .

[۴] ر.ك : ص ۴۳۱ ح ۲۱۵۱ .

[۵] ر . ك : ص ۴۲۵ (به خاك سپارندگان امام عليه السلام و يارانش) .

[۶] مانند رواياتى كه مى گويند : «لا يَلِى الوَصِىَّ إلَا الوَصِىُّ؛ كفن و دفن نمى كند وصى را مگر وصى» (الكافى : ج ۸ ص ۲۰۶ ح ۲۵۰، الغيبة ، طوسى : ص ۵۷ ح ۵۲ ، بحار الأنوار : ج ۵۳ ص ۹۴ ح ۱۰۳ ) يا «إنَّ الإمامَ لا يَلِى أمرَهُ إلَا إمامٌ مِثلُهُ؛ كارهاى [دفن] امام را تنها امامى همانند او به عهده مى گيرد» (ر.ك : ص ۴۲۵ ح ۲۱۴۲) .

[۷] ر . ك : ص ۴۲۵ به بعد (به خاك سپارندگان امام عليه السلام و يارانش) .

[۸] ر . ك : ص ۴۲۵ به بعد (به خاك سپارندگان امام عليه السلام و يارانش) .

[۹] منتهى الآمال : ص ۴۸۱ .

[۱۰] ر . ك : ج ۸ ص ۱۰۳ (فصل ششم / روانه كردن خاندان سيّد الشهدا به كوفه).

[۱۱] الدمعة الساكبة : ج ۵ ص ۱۱ ـ ۱۴ .

[۱۲] ر. ك : ج۱ ص۹۱ (درآمد / منابع غير قابل استناد) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت