دفاع از زيارت عاشورا - صفحه 33

فرزندان سعيد اهوازي»، و سپس دو طريق ذکر مي‌کند که در طريق دوم، احمد بن محمد بن يحيي عطار واقع شده است.
اين کلام در توثيق احمد بن يحيي ظهور دارد؛ اگر چه آية الله خويي رحمة الله در دلالت آن بر توثيق، تشکيک کرده و گفته است:
اين سخن در صورتي تمام است و بر توثيق احمد بن يحيي دلالت دارد که طريق ياد شده، به روايت احمد بن يحيي منحصر باشد؛ اما چنين نيست، بلکه آن کتاب‌ها به خاطر طريق صحيح ديگري مورد اعتماد واقع شده‌اند... شايد ذکر طريق ديگر، تنها به خاطر تأييد باشد. ۱
ديدگاه آية الله خويي رحمة الله خلاف ظاهر کلام سيرافي است؛ زيرا ظاهر کلام سيرافي آن است که: کتاب‌هاي مورد اعتماد از کتب (حسين و حسن فرزندان سعيد اهوازي) آنهاست که احمد بن محمد بن عيسي (طريق اول) و احمد بن محمد بن يحيي عطار قمي (طريق دوم) روايت کرده‌اند... به عبارت نجاشي و سخن سيرافي توجه کنيد: نجاشي در ترجمه حسين بن سعيد بن حماد، به هنگام نام بردن از کتاب‌هاي حسين و برادرش حسن بن سعيد... مي‌گويد:
أخبرنا بهذه الكتب غير واحد من أصحابنا... منها ما كتب إليّ به أبو العبّاس أحمد بن علي بن نوح السيرافي، في جواب كتابي إليه يقول: «و الذي سألت تعريفه من الطرق إلى كتب الحسين بن سعيد الأهوازي(، فقد روى أبو جعفر أحمد بن خالد البرقي، و الحسين بن الحسن بن أبان، و أحمد بن محمد... إلى أن يقول: فأمّا ما عليه أصحابنا، و المعوّل عليه ما رواه عنهما أحمد بن محمّد بن عيسى ، أخبرنا الشيخ الفاضل أبو عبد الله الحسين بن علي ابن سفين (سفيان) البزوفري فيما كتب إليّ في شعبان سنة (352 ق) قال: حدّثنا أبو علي الأشعري أحمد بن إدريس بن أحمد القمّي، قال: حدّثنا أحمد بن محمّد بن عيسى عن الحسين بن سعيد بكتبه الثلاثين كتاباً... و أخبرنا أبو علي أحمد بن يحيى العطّار القمّي، قال: حدّثنا أبي و عبد الله بن جعفر الحميري و سعد بن عبد الله جميعاً، عن أحمد بن عيسى. ۲
اين کلام، در توثيق احمد بن محمد بن يحيي عطار قمي ظهور دارد؛ زيرا سيرافي مي‌گويد که اعتماد ايشان (يعني اصحاب ما) و اعتماد خود وي در نام بردن از اين کتاب‌ها مبتني بر اين دو طريق است که در يکي از آنها احمد بن محمد بن يحيي عطار واقع است... و اين سخن، آن‌گونه که نقل کرديم، سخني است که در مطلوب ما ظهور دارد.
با اين حال، آية الله خويي (در دلالت اين نامه بر توثيق احمد بن يحيي مناقشه مي‌کند و مي‌گويد:
اولاً، اعتماد پيشينيان بر روايت شخص، دلالت ندارد که خود شخص هم مورد توثيق ايشان واقع شده است. نظريه توثيق راوي مبتني بر اصالت العدالة است که مورد پذيرش ما نيست.

1.. همان.

2.. رجال النجاشي، ص۴۴.

صفحه از 46