دفاع از زيارت عاشورا - صفحه 43

اگر چنين کاري نسبت به زيارت عاشورا از سوي شبکه منظمي که بر وضع و جعل، به صورت دسته جمعي، همداستان شده‌اند، سرزده باشد، فقط به زيارت عاشورا اکتفا نمي‌کردند و دايره جعل و وضع را به فقه، تفسير، عقايد، ادعيه و زيارات مي‌کشاندند. و اگر چيزي از اين دست، از گروهي همدست در رجال و اسانيد احاديث، سرزده بود، به يقين، پرده از کارشان مي‌افتاد و هشدار نسبت به آنها فزوني مي‌يافت و آنها بدين کار شهره مي‌شدند و نزد علماي جرح و تعديل ـ که مواظب امانت‌هاي وحي و نبوت‌اند ـ از وثاقت ساقط مي‌شوند.

سند سوم

در باره سند سوم روايت کتاب المصباح ـ که در صدر آن محمد بن خالد طيالسي واقع است ـ بايد گفت که با ديدگاه من در باره اعتبار رواياتش آشناييد، اما تشکيک در خصوص اين روايت او، حتي بنا بر ديدگاه ديگر نيز ـ که سلب اعتبار از روايات است ـ غير ممکن است؛ يعني امکان ندارد او را متهم سازيم که او اين روايت را از زبان سيف بن عميرة، آن‌گونه که در سند سوم است، جعل کرده است.
سيف بن عميره اين روايت را به راستي، از علقمة بن محمد، از امام باقر عليه السلام روايت مي‌کند؛ آن‌چنان که در سند دوم آمده است و او در روايتش ثقه است.
اگر فرض کنيم که محمد بن خالد طيالسي از روايت اين زيارت توسط سيف بن عميره، از علقمه و او از امام باقر عليه السلام آگاهي نداشته باشد و خود او اين زيارت را ساخته باشد و به صورت تصادفي، اين زيارت با متني که سيف بن عميره روايت کرده، به تمامي تطابق داشته باشد، بايد قايل شويم که امر محالي صورت پذيرفته است؛ زيرا محال است که محمد بن خالد طيالسي متني را جعل ‌کند و آن را به سيف بن عميره نسبت دهد و اتفاقاً سيف بن عميره همان متن را به تمامي از علقمة، از امام صادق عليه السلام روايت کرده باشد و محمد بن خالد از آن آگاه نباشد. و اگر خالد از روايت اين زيارت توسط سيف، به نقل از علقمه اطلاع داشته باشد و با اين حال، مبادرت به جعل اين زيارت، با همان الفاظ، از زبان سيف با سند ديگري کند، امري بسيار غير عقلايي صورت پذيرفته که هيچ انگيزه‌اي جز تکثير طرق، براي آن نمي‌توان تصور کرد که احتمال وجود اين انگيزه هم بسيار ضعيف مي‌نمايد، زيرا عقلا در محاورات و مکالمات روزمره خود براي اين کار هيچ ارزشي قايل نيستند.
اگر محمد بن خالد طيالسي اين‌گونه به جعل حديث مي‌پرداخت و با کمترين سببي اقدام به وضع مي‌کرد، بين اصحاب جرح و تعديل مشهور مي‌شد؛ در حالي که دانستيم براي اين فرد، در مصادر رجالي، جرحي وارد نشده است.
بنا بر اين، دليلي ندارد که از قبول روايت محمد بن خالد طيالسي ـ که شيخ طوسي در سند سوم ذکر کرده و بقيه رجال سند ثقه‌اند و اصحاب بر وثاقتشان تصريح کرده‌اند ـ خودداري کنيم.

سند چهارم و پنجم

در سند چهارم و پنجم کامل الزيارات، محمد بن موسي همداني متهم به وضع است. ما بر اساس روش پيشين، بعيد مي‌دانيم که او عمداً متن اين زيارت را ساخته باشد و آن را به محمد بن خالد طيالسي

صفحه از 46