در عين حال، مجلسي براي اين احتمال دليل نياورده و در حقيقت، از روش علاج ثبوتي بهره
جسته است. ۱
11. حمل بر موارد نادر
حمل بر موارد نادر از ديگر راههايي است که علامه مجلسي در حلّ اختلاف برخي از روايات متعارض و جمع آنها به کار گرفته است؛ به اين معنا که دستهاي از روايات متعارض بر وجه غالب حمل ميگردد و دستهاي ديگر بر موارد نادر؛ از جمله آن که:
در بحار الأنوار روايتي در باره قضا شدن نماز صبح پيامبر صلّي الله عليه و آله نقل شده است. در ضمن اين روايت، بلال مأمور بيدار کردن پيامبر صلّي الله عليه و آله و اصحاب او ميشود، اما او همچنان خواب ميماند تا آن که نماز صبح همگي قضا ميشود؛ حال آن که روايت گذشته از تعارض با عصمت پيامبر صلّي الله عليه و آله با رواياتي که خواب پيامبر صلّي الله عليه و آله و امام( را مانند بيداري ميدانند، در تعارض است.
مجلسي در توجيه تعارض مزبور ميگويد:
اين حالت که خواب امام مانند بيداري است، در غالب خوابهاست؛ نه هميشه و اين چنين خواب سنگين و طولاني، به ندرت اتفاق افتاده و فقط بنا بر مصلحت براي تعليم مردم بوده است. ۲
12. حمل بر تقيه
علامه مجلسي در بسياري از موارد، اختلاف روايات را ناشي از تقيه ميداند و از اين رو، ميکوشد با ذکر تقيّهاي بودن صدور يکي از وجوه تعارض، آن را بدوي نشان دهد و به رفع آن اقدام کند. وي گاه در تأييد نظر خود از دلايل و شواهد يا ديگر روايات بهره ميجويد و گاه نيز بدون آن که دليلي بياورد، فقط با طرح احتمال تقيهاي بودن صدور روايت به رفع تعارض ميپردازد.
وي رواياتي را در باب آداب تشييع جنازه نقل کرده است که با يکديگر اختلاف دارند. در روايتي نشستن امام صادق عليه السلام قبل از دفن ميت در کنار قبر ميت مطرح و از ايشان نقل شده است که پيامبر صلّي الله عليه و آله نيز اينگونه عمل ميکرد. ۳
از نظر مجلسي، اين دسته از روايات بر عدم کراهت نشستن مشيِّع قبل از دفن ميّت در کنار قبر او دلالت دارد و حتي بيانگر استحباب آن است. او سپس با اشاره به سخن فقها در اين باره، اعتقاد به کراهت آن را همراه با دلايل روايي مطرح ميکند و خود در مقام حل تعارض، قول را بر فعل مقدّم ميدارد؛ به اين معنا که سخن امام صادق عليه السلام در باره عدم جواز نشستن بر فعل او مقدَّم است. مجلسي، آنگاه، در مقام حل تعارض بين اين دو قول، احتمال تقيه را مطرح ميکند و ميگويد:
بعيد نيست که خبر نهي، بنا بر تقيه صادر شده باشد؛ به دليل اخبار زيادي که دلالت دارند که ائمه عليهم السلام قبل از آن مينشستند و به اين علت که منع در بين مخالفان شهرت دارد. ۴
1.. نمونه ديگر: همان، ج ۱۶، ص۲۷۲.
2.. همان، ج۱۷، ص۱۲۱؛ نمونه ديگر: همان، ج۶۴، ص۱۴۳.
3.. همان، ج۷۹، ص۲۳ ـ ۲۴.
4.. همان، ص۲۶؛ نمونه ديگر: همان، ج۱۱، ص۱۸۰ ـ ۱۸۱.