رو، امام( با علم به اين که او بين وجود عيني و انطباعي تفاوتي قايل نيست، پاسخ او را با جواب متشابه چند وجهي داد؛ او هم قانع شد و رفت؛ اما چون سائلون در اخبار بعدي، براي فهم حق شايستگي داشتند و معاند هم نبودند، با حقيقت صريح به آنها پاسخ داد. ۱
4. حمل مطلق بر مقيد
مطلق آن است که بر ماهيت شيءاي، بدون قيد، دلالت کند ۲ و مقيد حاوي قيد يا قيودي بر مفهوم مطلق است. رابطه مطلق و مقيد مثل رابطه عام با خاص است؛ با اين تفاوت که عام و خاص در باره افراد يک موضوع است و مطلق و مقيد، در باره مفاهيم و قيود آن؛ بدون آن که، به طور مستقيم، با افراد يک موضوع سر و کار داشته باشد، هر چند نتيجه آن شامل افراد شده، در نهايت، به عام و خاص شباهت مييابد. مقيد کردن لفظ مطلق با بيان صفت يا شرطي در باره يک مفهوم مطلق اتفاق ميافتد. گاه ائمه عليهم السلام مطلبي را به صورت مطلق بيان کردهاند، اما با قراين و روايات ديگر دانسته ميشود که روايت، مقيد به قيدي است که از ديد راويان و مواجهان با روايات مغفول مانده است. در اين صورت، ممکن است بين روايات، تعارض مفهومي تصور شود که با نگاه مجموعي به روايات ميتوان تعارض بين آنها را حل کرد.
بنا بر اين، حمل مطلق بر مقيد يکي از روشهاي رفع تعارض در بين روايات است که بسيار مورد توجه مجلسي قرار گرفته و در موارد متعددي از آن در جمع بين روايات استفاده کرده است.
در اخبار منقول، در باره رؤيت امام مهدي عليه السلام در غيبت کبرا اختلاف است. در توقيع امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به علي بن محمد سمري آمده است که تا قبل از خروج سفياني و صيحه آسماني، هر کس ادعا کند که امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را ديده، دروغگو و کذّاب است. ۳ اين خبر با اخبار ديگر مبني بر رؤيت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در زمان غيبت کبرا در تعارض است. ۴ مجلسي با مقيد کردن اطلاق اين خبر، ميکوشد تعارض مورد نظر را حلّ کند:
شايد بتوان اين خبر را بر مشاهده آن حضرت( به عنوان نايب يا رساندن اخبار از جانب او به شيعه به عنوان سفير، حمل کرد که در اين صورت، با اخبار قبلي در تعارض نيست. ۵
بنا به احتمالي که مجلسي در باره اين روايت طرح کرده، هر کس ادعا کند امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را به عنوان نايب يا سفير آن حضرت ملاقات کرده، دروغ گفته و کذاب است؛ يعني، اگر مشاهده امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در زمان غيبت کبرا، مقيّد به اين قيود نباشد، دليل قاطع بر کذب مدّعي نيست. ۶
5. تبيين مجملات
مجمل، لفظي است که دلالتش روشن و واضح نباشد و مبين، عبارت و يا لفظي که روشن کننده اجمال است. 7 اجمال، گاهي در مفردات است، مانند «ايدي» در آيه ( وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ
1.. همان، ج۴، ص۱۴۲؛ نمونه ديگر: همان، ج۶۳، ص۶۶.
2.. الاتقان، ج۲، ص۱۰۳؛ الموجز، ص۱۲۰.
3.. بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۵۱.
4.. ر.ک: کمال الدين و تمام النعمة، ص۴۴۲.
5.. همان.
6.. نمونه ديگر: بحار الأنوار، ج۲۲، ص۵۰۵.
7.. الموجز، ص۱۲۸.