ادبیات عاشورایی، سیر تحول و تکامل آن در ادب فارسی
سال
/ شماره پیاپی
/
صفحه
128-147
چکیده :
حماسه بزرگ عاشورا و قیام جاودانه سیدالشهدا، از چنان جایگاه و منزلتی برخوردار است که اندیشه حقیقت جوی آدمی را در هر گوشه جهان به تامل و تفکر درباره خویش فرا می خواند.اگرچه بیش از هزار سال از آن رخداد سرنوشت ساز می گذرد، اما گستردگی و غنای آن به گونه ای است که هرگاه کسی به اندیشه و تعمق پیرامون آن بپردازد، باز هم به نکته ای تازه و در خور دست می یابد.به راستی راز این تازگی و ماندگاری چیست؟حقیقت آن است که این حرکت بزرگ ریشه در باورهای آرمانی و فطرت پاک انسانی دارد و همین امر سبب شده است تا شاعران و سخنوران حق جو در طول تاریخ به دور از هرگونه چشم داشت و توقع، زبان به وصف این حماسه بزرگ و پدید آورندگان آن بگشایند، در ادبیات ما نیز، این حرکت بزگ از نظرگاه شاعران اخلاق گرا و متعهد، دور نمانده و از نیمه دوم قرن چهارم به عنوان طرحی نو(شعر عاشورا) در ادب فارسی به ظهور رسیده است.
این مقاله برآن است تا با استناد به مدارک و منابع موجود، به شیوه تحلیلی به بررسی این بخش از ادبیات آیینی بپردازد.
کلیدواژههای مقاله :ادبیات آیینی، نظم، شعر عاشورا