ج : دشمنى با دانش و دانشمند
۸۸۶.امام على عليه السلام :مردم، دشمن چيزى هستند كه نمى دانند .
۸۸۷.امام على عليه السلام :آنكه چيزى را نداند ، با آن دشمنى ورزد .
۸۸۸.امام على عليه السلام :آن كس كه چيزى را نداند ، از آن عيبجويى كند .
۸۸۹.امام على عليه السلام :آنكه از درك چيزى ناتوان شود ، از آن عيبجويى كند .
۸۹۰.امام على عليه السلام :هيچ كس مانند نادانان ، با دانشمندانْ مخالفت نكرد .
۸۹۱.امام على عليه السلام :با آنچه نمى دانيد ، دشمنى مورزيد ؛ چرا كه بيشترِ دانش در آن چيزهايى است كه شما نمى دانيد .
ر . ك : ص 331 «انكار آنچه نمى داند» / ص 129 «دانش و حكمت ».
د : مرگ جان
۸۹۲.امام على عليه السلام :نادانى ، زنده ها را بميراند و بدبختى را جاودانه سازد.
۸۹۳.امام على عليه السلام :نادانى، مرگ است و سستىْ از دست دادن .
۸۹۴.امام على عليه السلام :نادان، مرده است ، گرچه زنده باشد .
۸۹۵.امام على عليه السلام :دانشمند، زنده اى ميان مردگان است و نادان، مرده اى ميان زندگان .
۸۹۶.امام على عليه السلامـ در حكمتهاى منسوب به ايشان ـ: ناآگاهى به فضيلتها برابر مرگ است .
۸۹۷.امام على عليه السلام :آنكه صفتى از صفات نيك در او پابرجا شود، او را تحمّل كنم و نبودِ ساير خصلتها را بر او ببخشم ؛ امّا نبودِ خرد و دين را نمى بخشم ؛ چرا كه از دست دادن دين، از ميان رفتن امنيت است، و زندگى با ترس، گوارا نيست و از دست دادن خرد، از دست دادن زندگى است و جز با مردگانْ سنجيده نشود.