331
خردگرايي در قرآن و حديث

ب : انكار آنچه نمى داند

قرآن

بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علمِ آن احاطه نداشتند .

حديث

۱۰۸۴.امام على عليه السلامـ در سفارش به فرزندش حسن عليه السلام ـ: به راستى كه نادان، كسى است كه خود را در آنچه نمى داند ، دانا شمرد و به انديشه و رأى خويش، اكتفا ورزد ؛ هميشه از عالمان دورى گزيند و آنان را نكوهش كند ؛ آنكه را با او مخالفت ورزد ، خطاكار قلمداد كند و آنچه را از امور نشناسد ، گمراه كند ؛ پس هر زمان كه بر او كارى عرضه شد كه آن را نمى شناسد، انكار كند و دروغ شمرَد و از روى نادانى گويد : اين را نمى شناسم و گمان نكنم در گذشته وجود داشته يا اينكه در آينده محقّق گردد ؛ اين همه برپايه اعتماد به انديشه و شناخت اندكش به نادانى خويش است، از آنچه بر آن اعتقاد دارد ؛ و بر اثر ندانستن به اشتباه عقيده مند شده ، جدا نگردد ؛ از نادانى اش استفاده كند و منكر حقيقت گردد؛ در نادانى خويش سرگردان شود و از طلب دانش، سر باز زند .

۱۰۸۵.امام على عليه السلام :هر كس چيزى را نداند، با آن دشمنى ورزد .

۱۰۸۶.امام على عليه السلام :چهار چيز گفتم كه خداوند در كتابش مرا تصديق كرد . گفتم : «آدمى به زير زبانش پنهان است و هرگاه سخن گويد، آشكار شود»؛ پس خداوند اين آيه را نازل كرد «آنان را از چگونگى سخن گفتن بشناسى» گفتم : «آنكه به چيزى جاهل است، با آن دشمنى كند» . خداوند فرمود : «بلكه دروغ شمردند، آنچه را به علم او احاطه پيدا نكردند و هنوز تأويلش به آنان نرسيده است» گفتم : «ارزش هر كسى ، به كارى است كه به نيكى از عهده اش برمى آيد» . خداوند در داستان طالوت فرمود : «خداوند او را برگزيد و او را زيادتى در دانش و جسم بخشيد» گفتم : «كُشتن ، كُشتن را كَم مى كند» . خداوند فرمود : «براى شما در قصاص كردن، زندگى است اى خردمندان!» .


خردگرايي در قرآن و حديث
330

ب : إنكارُ ما يَجهَلُ

الكتاب

«بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ ۱

الحديث

۱۰۸۴.الإمام عليّ عليه السلامـ في وَصِيَّتِهِ لاِبنِهِ الحَسَنِ عليه السلامـ: إنَّ الجاهِلَ مَن عَدَّ نَفسَهُ بِما جَهِلَ مِن مَعرِفَةِ العِلمِ عالِمًا وبِرَأيِهِ مُكتَفِيًا ، فَما يَزالُ لِلعُلَماءِ مُباعِدًا وعَلَيهِم زارِيًا ، ولِمَن خالَفَهُ مُخَطِّئًا ، ولِما لَم يَعرِف مِنَ الاُمورِ مُضَلِّلاً ، فَإِذا وَرَدَ عَلَيهِ مِنَ الاُمورِ ما لَم يَعرِفهُ أنكَرَهُ وكَذَّبَ بِهِ وقالَ بِجَهالَتِهِ : ما أعرِفُ هذا ، وما أراهُ كانَ ، وما أظُنُّ أن يَكونَ ، وأنّى كانَ ؟ وذلِكَ لِثِقَتِهِ بِرَأيِهِ وقِلَّةِ مَعرِفَتِهِ بِجَهالَتِهِ .
فَما يَنفَكُّ بِما يَرى مِمّا يَلتَبِسُ عَلَيهِ رَأيُهُ مِمّا لا يَعرِفُ لِلجَهلِ مُستَفيدًا ، ولِلحَقِّ مُنكِرًا ، وفِي الجَهالَةِ مُتَحَيِّرًا ، وعَن طَلَبِ العِلمِ مُستَكبِرًا ۲ .

۱۰۸۵.عنه عليه السلام :مَن جَهِلَ شَيئًا عاداهُ ۳ .

۱۰۸۶.عنه عليه السلام :قُلتُ أربَعًا أنزَلَ اللّه ُ تَعالى تَصديقي بِها فيكِتابِهِ:قُلتُ:المَرءُمَخبوءٌ تَحتَ لِسانِهِ فَإِذا تَكَلَّمَ ظَهَرَ ، فَأَنزَلَ اللّه ُ تَعالى «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِى لَحْنِ الْقَوْلِ۴ ،» قُلتُ : مَن جَهِلَ شَيئًا عاداهُ ، فَأَنزَلَ اللّه ُ «بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ» ، قُلتُ :قَدرُ ـ أو قالَ: ـ قيمَةُ كُلِّ امرِىً ما يُحسِنُ ، فَأَنزَلَ اللّه ُ في قِصَّةِ طالوتَ «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ۵» ، قُلتُ : القَتلُ يُقِلُّ القَتلَ، فَأَنزَلَ اللّه ُ «وَ لَكُمْ فِى الْقِصَاصِ حَيَوهٌ يَـأُوْلِى الْأَلْبَـبِ ۶

1.يونس : ۳۹ .

2.تحف العقول : ۷۳ ، بحار الأنوار : ۷۷ / ۲۰۳ / ۱ نقلاً عن كتاب الرسائل للكليني ، وفيه «وفي اللجاجة متجرّيًا» بدل «وفي الجهالة متحيّرًا» .

3.كنز الفوائد : ۲ / ۱۸۲ .

4.محمّد : ۳۰ .

5.البقرة : ۲۴۷ .

6.الأمالي للطوسي : ۴۹۴ / ۱۰۸۲ عن عبدالعظيم بن عبداللّه الحسني الرازي عن الإمام الجواد عن آبائه عليهم السلام .

  • نام منبع :
    خردگرايي در قرآن و حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1378
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 505481
صفحه از 516
پرینت  ارسال به