ز : طواف برهنه
۱۱۵۲.امام صادق عليه السلام :مردم در جاهليت دو گروه بودند : حِل و حُمْس . حُمْس، همان قريش بودند و حِل، ساير طوايف عرب . هر يك از حِل، بايد پناهى از حُمْسيان مى داشت [تا لباسش را به عاريت گيرد]؛ و گرنه مى بايست برهنه بر گِرد خانه طواف كند .
پيامبر صلى الله عليه و آله پناه دهنده عياض بن حمار مجاشعى بود . عياض، مردى داراى منزلت بزرگ بود و در جاهليت، قاضى اهل عكاظ بود. او هرگاه كه وارد مكّه مى شد، لباسهاى گناه آلود خود را كنار مى گذاشت و لباس پيامبر صلى الله عليه و آلهرا چون پاك بود، مى گرفت و مى پوشيد و طواف مى كرد و پس از طواف، آن را برمى گرداند . وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله به رسالت مبعوث شد، عياض هديه اى براى پيامبر صلى الله عليه و آله آورد؛ ولى ايشان نپذيرفت و گفت : اى عياض! اگر مسلمان شوى، هديه ات را قبول مى كنم ؛ به راستى كه خداوند، بخشش مشركان را بر من نمى پسندد . پس از آن، عياض اسلام آورد و مسلمانى اش نيكو شد و هديه اى براى پيامبر صلى الله عليه و آلهآورد و ايشان نيز پذيرفت .
۱۱۵۳.امام صادق عليه السلام :در ميان عرب، سنّتى بود كه هركس وارد مكّه مى شد و با لباسش طواف مى كرد، جايز نبود آن لباسها را نگه دارد؛ بلكه آن را ديگر نمى پوشيد و صدقه مى داد. كسانى كه وارد مكّه مى شدند لباسى عاريه مى گرفتند و پس از طواف بازمى گرداندند ؛ و اگر لباس عاريه پيدا نمى شد، اجاره مى كردند و اگر هم اين ميسّر نمى شد و جز يك لباس نداشتند ، برهنه طواف مى كردند .
زنى عرب كه زيبا و خوبرو بود، وارد مكّه شد و لباس عاريه اى و اجاره پيدا نكرد . بدو گفتند: «اگر در لباست طواف كنى، بايد آن را صدقه دهى» . زن گفت : «چگونه صدقه دهم با اينكه لباسى ديگر ندارم ؟». پس برهنه طواف كرد و مردم به تماشا پرداختند . پس او با يك دست جلو و با دستى پشت خود را پوشاند و چنين رجز خواند : امروز بعضى از عورت يا تمامش آشكار مى شود و آنچه آشكار شد، آن را حلال نمى دانم .
پس از آنكه طواف را تمام كرد، گروهى از او خواستگارى كردند، ولى زن گفت همسر دارم .