۱۲۱۰.مجاهد :سائب بن عبداللّه گفت : مرا روز فتح مكّه، نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آوردند . عثمان بن عفان و زهير، مرا آوردند . آنها شروع به مدح سائب كردند. آن گاه پيامبر صلى الله عليه و آله به آنان فرمود : درباره او به من خبر مدهيد ؛ او در جاهليت همنشين من بود . سائب گفت: «بلى، اى رسول خدا! خوبْ همنشينى بودى» . آن گاه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «اى سائب! به خلق و خويى كه در جاهليت داشتى، بنگر ؛ همه آنها را در اسلام حفظ كن ؛ به ميهمان غذا بخوران ؛ يتيمان را گرامى بدار و به همسايگانْ نيكى كن» .
۱۲۱۱.زراره :به امام باقر عليه السلام عرض كردم : مردم نقل مى كنند كه رسول خدا صلى الله عليه و آلهفرمود : «گرامى ترين شما در جاهليت ، گرامى ترين شما در دوران اسلام است» . امام باقر عليه السلام فرمود : «راست مى گويند ؛ ولى نه آن گونه كه آنان گمان مى كنند . شريف ترين مردمان در جاهليت، كسانى اند كه از همه بخشنده تر ، خوشْ اخلاق تر ، همسايه دارتر و بى آزارتر بودند ؛ اينان اگر اسلام آورند ؛ جز بر خوبى شان نيفزايد» .
۱۲۱۲.علقمة بن يزيد بن سويد ازدى :سويد بن حارث گفت : من هفتمين نفر قبيله ام بودم كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله وارد شدم . رسول خدا صلى الله عليه و آله از راه و روش ما خوشش آمد و فرمود : «چگونه ايد ؟». گفتيم : «مؤمن هستيم» . رسول خدا صلى الله عليه و آله تبسّم كرد و فرمود : «هر سخنى را حقيقتى است ؛ حقيقت ايمان چيست؟» . سويد مى گويد كه گفتيم: «[حقيقت ايمان ما] پانزده خصلت است ؛ پنج خصلت را فرستادگانت فرمان دادند كه بدان ايمان بياوريم، و پنج خصلت را فرمان دادند كه بدان عمل كنيم ، و پنج خصلت را در جاهليت بدان خو گرفتيم و الان هم بدان پايبنديم؛ مگر آنكه شما آن را ناپسند شمريد» .
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «پنج خصلتى كه فرستادگان من دستور دادند كه بدان ايمان آوريد، چيست ؟». گفتيم: اينكه ايمان آوريم به خدا ، فرشتگانش ، كتب آسمانى اش ، پيامبرانش ، و زنده شدن پس از مرگ» . فرمود : «پنج خصلتى كه مأمور شديد كه بدان عمل كنيد، چيست ؟». گفتيم : اينكه بگوييم: «لا اله الا اللّه و محمّد رسول اللّه ؛ نماز برپا داريم ؛ زكات بدهيم ؛ حجّ خانه [خدا] به جا آوريم ؛ و ماه رمضان را روزه بداريم» . فرمود : «پنج خصلتى كه در جاهليتْ بدان خو كرديد، چيست ؟». گفتيم : «شكر و سپاس به هنگام ناز و نعمت ؛ شكيبايى در سختى ها ؛ شكيبايى به هنگام برخورد [با دشمن]؛ خشنودى به تلخى قضا و قدر ؛ و شكيبايى به هنگام سرزنش دشمنان» . آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «بردبارانى دانشمند ، كه نزديك است از صداقت و راستى به پيامبرى رسند» .