ج ـ بركت دعاى امام رضا
۹۲۵.عيون أخبار الرضاـ به نقل از محمّد بن وليد بن يزيد كرمانى ، از ابو محمّد مصرى ـ: امام رضا عليه السلامآمد . نامه اى به او نوشتم و اجازه خواستم كه براى تجارت به مصر بروم . برايم نوشت : «تا زمانى كه خدا مى خواهد ، بمان».
دو سال ماندم و سال سوم آمد . نامه نوشته ، از او اجازه خواستم . برايم نوشت : «برو ؛ اين سفر براى تو مبارك باشد و خدا براى تو [ خير] بسازد! همانا وضع ، دگرگون مى شود» .
بيرون رفتم و در مصر ، به خير رسيدم . در بغداد ، آشوب شد و من از آن فتنه ، سالم ماندم.
د ـ بركت دعاى امام زمان
۹۲۶.الغيبةـ به نقل از محمّد بن على بن حسين (شيخ صدوق) و برادرش حسين بن على ـ: ابو جعفر ، محمّد بن على اسود ، برايم نقل كرد كه :
على بن حسين بن موسى بن بابويه ، پس از درگذشت محمّد بن عثمان عَمْرى ، از من خواست كه از ابوالقاسم روحى ـ قدس اللّه روحه ـ بخواهم كه از مولايمان ، صاحب الزمان عليه السلام ، بخواهد كه دعا كند تا خداوند به او پسرى روزى كند.
از او خواستم ؛ او هم انجام داد . سه روز پس از آن ، به من خبر داد كه ايشان براى على بن حسين دعا كرده است و به زودى ، صاحب فرزندى بابركت خواهد شد كه خدا به سبب آن ، سود مى رساند و پس از او نيز فرزندانى خواهند بود .
ابو جعفر ، محمّد بن على اسود ، گويد : از او درباره خودم درخواست كردم كه برايم دعا كند تا صاحب پسرى شوم . پاسخ مثبت به من نداد و گفت: «براى اجابت اين درخواست، راهى نيست».
همان سال براى على بن حسين ، پسرش محمّد بن على و پس از او فرزندانى به دنيا آمدند ؛ امّا براى من فرزندى به دنيا نيامد .