گفتند : اى نوح ! واقعاً با ما جدل كردى و بسيار [هم] جدل كردى . پس اگر از راستگويانى ، آنچه را [از عذاب خدا] به ما وعده مى دهى ، براى ما بياور . گفت : «تنها خداست كه اگر بخواهد ، آن را براى شما مى آورد و شما عاجز كننده [او] نخواهيد بود و اگر بخواهم شما را اندرز دهم ، در صورتى كه خدا بخواهد شما را بيراه گذارد ، اندرز من شما را سود نمى بخشد . او پروردگار شماست و به سوى او بازگردانيده مى شويد» .
يا [درباره قرآن ]مى گويند : آن را بربافته است . بگو : «اگر آن را به دروغ سرِهم كرده ام ، گناه من بر عهده خود من است؛ و[لى] من از جرمى كه به من نسبت مى دهيد ، بركنارم» .
و به سوى [قوم] عاد ، برادرشان هود را [فرستاديم . هود] گفت : «اى قوم من ! خدا را بپرستيد . جز او هيچ معبودى براى شما نيست . شما فقط دروغپردازيد . اى قوم من ! براى اين [رسالت] ، پاداشى از شما درخواست نمى كنم . پاداش من جز بر عهده كسى كه مرا آفريده است ، نيست . پس آيا نمى انديشيد؟ و اى قوم من ! از پروردگارتان آمرزش بخواهيد ، سپس به درگاه او توبه كنيد [تا ]از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد ، و تبهكارانه روى برمگردانيد» . گفتند : اى هود ! براى ما دليل روشنى نياوردى ، و ما براى سخن تو دست از خدايان خود بر نمى داريم و تو را باور نداريم . [چيزى] جز اين نمى گوييم كه بعضى از خدايان ما به تو آسيبى رسانده اند . گفت : «من خدا را گواه مى گيرم و شاهد باشيد كه من از آنچه جز او شريك وى مى گيريد ، بيزارم . پس همه شما در كار من نيرنگ كنيد و مرا مهلت مدهيد . در حقيقتْ من بر خدا ، پروردگار خودم و پروردگار شما توكّل كردم . هيچ جنبنده اى نيست ، مگر اين كه او مهار هستى اش را در دست دارد . به راستى پروردگار من بر راه راست است . پس اگر روى بگردانيد ، به يقين آنچه را كه به منظور آن به سوى شما فرستاده شده بودم ، به شما رسانيدم؛ و پروردگارم ، قومى جز شما را جانشين [شما] خواهد كرد؛ و به او هيچ زيانى نمى رسانيد . در حقيقت ، پروردگارم بر هر چيزى نگاهبان است» .
و به سوى [قوم] ثمود ، برادرشان صالح را [فرستاديم] . گفت : «اى قوم من ! خدا را بپرستيد . براى شما هيچ معبودى جز او نيست . او شما را از زمين پديد آورد و در آن ، شما را استقرار داد . پس ، از او آمرزش بخواهيد ، آن گاه به درگاه او توبه كنيد كه پروردگارم نزديك [و ]اجابت كننده است» .