137
گفتگوي تمدن ها

گفتند : اى صالح ! به راستى تو پيش از اين ، ميان ما مايه اميد بودى . آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى پرستيدند ، باز مى دارى؟ و بى گمان ، ما از آنچه تو ما را بدان مى خوانى ، سخت دچار شكّيم . گفت : «اى قوم من ! چه بينيد ، اگر [در اين دعوا ]بر حجّتى روشن از پروردگار خود باشم و او از جانب خود ، رحمتى به من داده باشد . پس اگر او را نافرمانى كنم ، چه كسى در برابر خدا مرا يارى مى كند؟ در نتيجه ، شما جز بر زيان نمى افزاييد» .

آيا از [حال] آن كسى كه چون خدا به او پادشاهى داده بود [و بدان مى نازيد ، و ]درباره پروردگار خود با ابراهيم محاجّه [مى]كرد ، خبر نيافتى؟ آن گاه كه ابراهيم گفت : «پروردگار من ، همان كسى است كه زنده مى كند و مى ميراند» . گفت : «من [هم] زنده مى كنم و [هم ]مى ميرانم» . ابراهيم گفت : «خدا[ى من] خورشيد را از خاور بر مى آورد ، تو آن را از باختر برآور» . پس آن كس كه كفر ورزيده بود ، مبهوت ماند؛ و خداوند ، قوم ستمكار را هدايت نمى كند .

و بر آنان ، گزارش ابراهيم را بخوان . آن گاه كه به پدر خود و قومش گفت : «چه مى پرستيد؟» . گفتند : بتانى را مى پرستيم و همواره ملازم آنهاييم . گفت : «آيا وقتى دعا مى كنيد ، از شما مى شنوند؟ يا به شما سود يا زيان مى رسانند؟» . گفتند : نه ! بلكه پدران خود را يافتيم كه چنين مى كردند گفت : «آيا در آنچه مى پرستيده ايد ، تأمّل كرده ايد؟ شما و پدران پيشين شما؟ قطعاً همه آنها ، جز پروردگار جهانيان ، دشمن من اند . آن كس كه مرا آفريده و همو راهنمايى ام مى كند ، و آن كس كه او به من خوراك مى دهد و سيرابم مى گرداند ، و چون بيمار شوم ، او مرا درمان مى بخشد ، و آن كس كه مرا مى ميراند و سپس زنده ام مى گرداند .

و اين گونه ، ملكوت آسمان ها و زمين را به ابراهيم نمايانديم تا از جمله يقين كنندگان باشد . پس چون شب بر او پرده افكند ، ستاره اى ديد . گفت : «اين ، پروردگار من است» و آن گاه ، چون غروب كرد ، گفت : «غروب كنندگان را دوست ندارم» و چون ماه را در حال طلوع ديد ، گفت : اين ، پروردگار من است» . آن گاه چون ناپديد شد ، گفت : «اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود ، قطعاً از گروه گمراهان بودم» . پس چون خورشيد برآمده را ديد ، گفت : «اين ، پروردگار من است . اين ، بزرگ تر است» و هنگامى كه افول كرد ، گفت : «اى قوم من ! من از آنچه [براى خدا ]شريك مى سازيد ، بيزارم . من از روى اخلاص ، پاكدلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمان ها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم» .


گفتگوي تمدن ها
136

« أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِى حَآجَّ إِبْرَ هِيمَ فِى رَبِّهِ أَنْ ءَاتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَ هِيمُ رَبِّىَ الَّذِى يُحْيى وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيى وَ أُمِيتُ قَالَ إِبْرَ هِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِى بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِى كَفَرَ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّــلِمِينَ ۱

« وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَ هِيمَ * إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ * قَالُواْ نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَـلُّ لَهَا عَـكِفِينَ * قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ * أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ * قَالُواْ بَلْ وَجَدْنَآ ءَابَآءَنَا كَذَ لِكَ يَفْعَلُونَ * قَالَ أَفَرَءَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ * أَنتُمْ وَءَابَآؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ * فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّى إِلاَّ رَبَ الْعَــلَمِينَ * الَّذِى خَلَقَنِى فَهُوَ يَهْدِينِ * وَ الَّذِى هُوَ يُطْعِمُنِى وَيَسْقِينِ * وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ * وَ الَّذِى يُمِيتُنِى ثُمَّ يُحْيِينِ . ۲ »

« وَكَذَ لِكَ نُرِى إِبْرَ هِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَـوَ تِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ * فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ الَّيْلُ رَءَا كَوْكَبًا قَالَ هَـذَا رَبِّى فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لاَ أُحِبُّ الْأَفِلِينَ * فَلَمَّا رَءَا الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَـذَا رَبِّى فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِِن لَّمْ يَهْدِنِى رَبِّى لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّآلِّينَ* فَلَمَّا رَءَا الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـذَا رَبِّى هَـذَآ أَكْبَرُ فَلَمَّآ أَفَلَتْ قَالَ يَـقَوْمِ إِنِّى بَرِىءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ * إِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَـوَ تِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَآ أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ . ۳ »

1.البقرة : ۲۵۸ .

2.الشعراء : ۶۹ ـ ۸۱ .

3.الأنعام : ۷۵ ـ ۷۹ .

  • نام منبع :
    گفتگوي تمدن ها
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1379
    نوبت چاپ :
    اوّل
    پیوند معرفی کتاب :
    http://www.hadith.net/post/49479
تعداد بازدید : 46486
صفحه از 358
پرینت  ارسال به