اوّل اين كتاب ، بر تفصيل اين موضوع ، آگاهى خواهيد يافت .
درستى روش هاى گفتگو
براى موفّقيت گفتگوى تمدن ها تخصّص كافى نيست ، بلكه روش هاى گفتگو نيز اثرى جدّى و كارا دارد . به هر مقدار روش گفتگو استوار و سالم باشد ، به همان مقدار ، دستيابى به هدف مورد نظر ، كوتاه تر خواهد بود؛ ولى روش هاى نادرست ، گفتگوها را به راه هاى بن بست خواهد كشاند .
رهنمود قرآن در اين خصوص ، آن است كه مسلمان در مجادله با ديگران ، بايد بهترين روش را برگزيند . قرآن به پيامبر اكرم دستور مى دهد : « «وَ جَـدِلْهُم بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ ؛۱» با آنان با بهترين روش ، مجادله كن» .
در برابر آن ، اسلام پيروى از روش هاى غيراخلاقى و غيرمنطقى براى اثبات درستى آرا و باورها را ناروا مى شمارد . فصل دوم كتاب ، ديدگاه اسلام را درباره بهترين روش گفتگو ، زير عنوان «آداب گفتگو» تبيين مى كند و فصل سوم ، به روش هاى نادرست گفتگو زير عنوان «آفات گفتگو» مى پردازد .
رعايت آداب گفتگو
در فصل دوم ، هفت بند براى آداب گفتگو در نظر گرفته شده است كه مى توان آن را در چهار مطلب ، خلاصه كرد :
1 ـ توجّه به سخن ، نه گوينده آن
در واقع ، اين قاعده ، راه را براى قواعد ديگر گفتگو آماده مى كند؛ زيرا اگر