گذری بر سند و درنگی در متن حديث « اخوک دينک… » - صفحه 31

قالب‌هاي فکريِ نگاه سنتي و قدمايي به دين بگنجد و آن را تحت الشعاع و زير مجموعه و دست نشانده هر چيز ديگري ببيند. در اين نگاه، دين از هر چيز ديگري برتر است و همگان و همه «اخوک»ها بايد درون آن و نه بيرون از آن، جا سازي شوند و در نتيجه، اين «دينک» است که احتياط آميز و فوق العاده است، نه«اخوک».
همچنين، ادعاي قصر «اخوک» در «دينک» ـ که يکي از شارحان فرائد الاصول آن را پيش کشيده است ـ با قواعد و چارچوب‌هاي ادبي نمي‌خواند؛ زيرا قصرِ (حصرِ) يک چيز در چيزي ديگر، چهار راهکار عام و دو روش خاص دارد؛ عطف، نفي و استثنا، «انّما» و تقديم آنچه که حقش تأخير است، چهار راه عام قصر (حصر)اند ۱ و کاربرد ضمير فصل و به کارگيري «ال» هم که ويژه باب مبتدا و خبر است. ۲
بدين ترتيب، تنها روش ممکن از شش راهکار نام برده براي به ميان کشيدن پاي قصر (حصر) به اين فراز از حديث، آن است که دست به دامان قانون «تقديم ما حقه التأخير يفيد الحصر (= القصر)» بزنيم و با در پيش گرفتن شگردي که در ترکيب گزاره‌هايي چون إِيِّاكَ نَعْبُدُ به کار مي‌رود، «اخوک» را خبري بدانيم که با آن که حقش تأخير است، بر مبتداي خود، «دينک» مقدم و سبب قصرِ(حصرِ) مبتدا در خود شده است؛ چنان که در گزاره‌هايي چون لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِي دِينِ نيز چنين است، ۳ اما جدا از اين که چنين جا به جايي‌اي، به قصر «دينک» در «اخوک» مي‌انجامد، نه قصر «اخوک» در «دينک»، بايد دانست، چنان که نزد نحويان مشهور است، يکي از سه جايي که واجب است همان واژه مقدم را مبتدا و واژه مؤخر را خبر بدانيم، آن است که هر دو معرفه باشند ۴ و چون اصل، عدم تقديم و تأخير است، ۵ در مانند «اخوک دينک»، بايد «اخوک» را مبتدا و «دينک» را خبر به شمار آوريم، نه بر عکس.
بلي، اگر براي رعايت معنا و دور کردن سخن گوينده خردمند (= متکلّم حکيم) از بيهوده‌گويي و لغزش، همه درها، جز زير پا گذاشتن قانون تقديم و تأخير، بر روي ما بسته باشد، آن گاه از چنين ترکيب و توجيهي ناگزير خواهيم بود و مثلاً در «ابوحنيفه ابويوسف» که بوي هم‌رتبه و هم‌دوش بودن ابوحنيفه (استاد) با ابويوسف (شاگرد) مي‌دهد، يا بايد کاف تشبيهي بر سر واژه مقدم درآوريم و آن را خبر بدانيم (کابي حنيفه ابويوسف) و به حکم تشبيه‌هاي رايج و رسمي، اقوي را مشبّه‌به و اضعف را مشبّه ‌به شمار آوريم و يا کاف تشبيه را بر سر واژه مؤخر درآوريم و آن را خبري نشسته در جاي طبيعي خود دانسته (ابوحنيفه کابي يوسف)، به تشبيهي مقلوب که انگيزه‌اش مبالغه و تأکيد است، دچار آييم؛ ۶ موقعيتي که دقيقاً براي گزاره «اخوک دينک» هم پيش آمده و آن را بر سر دو راهي تشبيه نشانده است؛ دو راهي‌اي که پيش‌تر، پيامدهايش را که نه براي اخباريان و نه براي اصوليان پذيرفتني است، يادآوري کرده بوديم.
در پايان، يادآوري اين نکته را نيز بايسته مي‌دانيم که مقصور (محصور) دانستنِ واژه مقدم و مقصور عليه (محصور فيه) به شمار آوردنِ واژه مؤخر، همان گماني که شارح رسائلِ مرحوم شيخ انصاري برده

1.. همان، ص ۳۹۳، ۳۸۸، ۳۸۹.

2.. همان، ص ۳۸۸.

3.. همان، ص ۳۵۳، ۳۵۴.

4.. مغني اللبيب، ج ۲، ص ۴۵۱.

5.. همان؛ المطول، ص ۲۹۸، ۲۹۹.

6.. مغني اللبيب، همان، ص ۴۵۲.

صفحه از 35