گذری بر سند و درنگی در متن حديث « اخوک دينک… » - صفحه 33

1. مشبّه بودن «دينک» و مشبّه‌به بودن «اخوک» در چارچوب يک تشبيه رسمي و رايج که پيامدش از يک سو، مهم‌تر بودن «اخوک» از «دينک» در واقع و از سوي ديگر، تحويل اين حديث به گزاره «دينک کاخيک، فاحتط لاخيک هذا الذي هو دينک و ان کان لا يبلغ في الاهتمام مقام اخيک» است.
2. مشبّه بودن «دينک» و مشبّه‌به بودن «اخوک» در چارچوب يک تشبيه مقلوب که پيامدش از يک سو، مهم‌تر بودن «اخوک» از «دينک» در مقام ادعا و ظاهر و تشويق مردم به توجه به جايگاه «اخوک» و از سوي ديگر، تحويل اين حديث به گزاره «دينک کاخيک، فاحتط لاخيک هذا الذي هو اهم شأناً و کن مهتمّاً بامره و لا تغفل عن حقوقه» است.
3. مشبّه بودن «اخوک» و مشبّه‌به بودن «دينک» در چارچوب يک تشبيه رسمي و رايج که پيامدش از يک سو، افزوده شدن «اخوک» به مصاديق «دينک» يا هم ماهيت شدن اين دو با هم، در مقام طرح يک حقيقت ادعايي است، و از سوي ديگر، تحويل اين حديث به گزاره«اخوک هو نفس دينک، فاحتط لدينک هذا الذي هو اخوک» است.
4. مشبّه بودن «اخوک» و مشبّه‌به بودن «دينک» در چارچوب يک تشبيه مقلوب که پيامدش از يک سو، مهم‌تر بودن «اخوک» در واقع، نه در ادعا که «دينک» را مهم‌تر مي‌داند، و از سوي ديگر، تحويل اين حديث به گزاره «اخوک هو نفس دينک، فاحتط لدينک هذا الذي هو اخوک و ان کان الدين اهم ظاهراً و کان الاخ اهم واقعاً» است.

نتيجه‌

درنگ در آنچه که تا کنون گفتيم، ما را به يک نکته مهم و کمتر به ذهن آمده، رهنمون مي‌شود که رويارويي بـا حديث «اخـوک دينک...» همواره به دنبال يک ذهنيت ريشه‌دار، يعني تشبيه «دينک» به «اخوک» در اين حديث، رخ داده و برداشت رايج از آن، چنان فراگير و پربسامد بوده که کمتر کسي توانسته است از کمند چنين ذهنيتي بگريزد؛ ذهنيتي که خودش نيز در جاي خود، پيامد يک ذهنيت ديگر و برخاسته از چگونگي نگاه تحليل‌گران گزاره‌هاي ديني است. در اين نگاه، انسان تنها به کار تن دادن، سر فرود آوردن، گوش سپردن و فرمان بردن مي‌آيد و چونان يک «شهروند درجه دوم» در برابريک فرمانده نيرومند و «شهروند درجه اول» است که تنها يک سري تکاليف دارد، نه حقوق و چشم‌داشت‌هايي که به او اجازه قد برافراشتن و «من هم هستم» بدهند.
در پي چنين نگاه و ذهنيتي است که ذهنِ کمتر کسي، آن هم در گزاره‌هايي چون حديث «اخوک دينک...» ـ که انسان و دين را کنار هم مي‌نهند ـ به سوي ارجمندي و ارزش‌گذاري در حق انسان‌ها مي‌رود و ناگزير به سوي ديگر رانده مي‌شود، با آن که گزاره‌هايي ديني که به حقوق انسان‌ها سفارش و بر آنها پافشاري کرده‌اند، چنان بسيارند که صاحب اين قلم خود را از يادآوري شماري چند از آنها بي‌نياز مي‌داند؛ اما چه مي‌توان کرد که در حديث «اخوک دينک ...» دين همسايه ديوار به ديوار انسان شده و آن

صفحه از 35