و حدود سي نفر از صحابيان را ذکر ميکند ۱ . حافظ جزري تصريح ميکند که ابن تيميه اطلاعي از علم حديث و تضعيف و تصحيح آن ندارد.
شيخ الباني در الصحيحة، به منظور تصحيحش از حديث: «من کنت مولاه، فعلي مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه» ميگويد:
خلاصه سخن آن که حديثي که در باره علي عليه السلام است، حديثي است که هر دو بخش آن صحيح است ۲ ، بلکه بخش اول آن از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و سلم ـ به صورت متواتر نقل گرديده است؛ همانگونه که براي کساني که أسانيد و طرق آن را مورد بررسي قرار دهند، آشکار ميگردد. آن قدر که ذکر کردم کفايت ميکند.
تا آنجا که ميگويد:
حال که اين راَ دوم آن را، به گمان خويش، کذب خوانده است. اين ديدگاه شيخ الاسلام، به نظر من از تندروي او در تضعيف احاديث، قبل از آن که طرق آن را جمع کند و به دقت در آن بينديشد، ناشي ميگردد ۳ .
الباني که در عصر حاضر بر رأس هرم سلفيگري نشسته است، از تضغيفات ابن تيميه خشنود نيست و او را به تندروي و زيادهروي متهم ميسازد.
الداني بن منير آل زهوي ميگويد:
حديث المولاه صحيح و ثابت است، بلکه متواتر است؛ چنان که الباني در الصحيحة گفته است. اما سخن ابن تيميه در المنهاج که: «آن حديث، کذب و مخالف قواعد حديثي است»، مردود است. هر کس طرق اين حديث را مورد تتبع قرار دهد، ميداند که اين حديث مانند آفتاب، در بيشتر طرق، صحيح است و در برخي حسن بوده و ضعيف در آن کم است. و حديثي، بيترديد، چنان که گذشت، صحيح است ۴ .
پس کلام ابن تيميه، در اين صورت بديهي البطلان است و شايسه اشاره نبوده و ردّ آن نيز نياز به بيان ندارد. و به هنگام بررسي سند حديث خواهيم دانست که اين حديث، مطابق با مباني حديثي و رجالي اهل سنت، صحيح است.
2. ادعاي اَلباني و ردّ آن
الف. تعليق الباني بر مشکاة المصابيح و رد آن
الباني اين حديث را در چند جا تضعيف کرده است. او به ضعف آن، به صورت اجمالي، در تعليقهاش بر کتاب مشکاة المصابيح اشاره کرده است. در کتاب ياد شده آمده است:
1.. أسني المطالب، ص ۴۸.
2.. بخش اول، يعني عبارت «من کنت مولاه، فعلي مولاه» و بخش دوم، يعني عبارت «اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه».
3.. سلسلة الاحاديث الصحيحة، ج ۴، ص ۳۴۳ ـ ۳۴۴.
4.. خصائص امير المؤمنين، ص ۷۸.