وعن أبيذر، أنّه قال، وهو آخذ بباب الکعبه: «سمعت النبي يقول: ألا إنّ مثل اهل بيتي فيکم مثل سفينة نوح، من رکبها نجا، ومن تخلّف عنها هلک».رواه احمد.
الباني در تعليق بر جمله «رواه احمد» گفته است:
همچنين در الاصول، و مقصود از آن، وقتي به صورت مطلق گفته شود «رواه احمد»، مسند احمد است؛ در حالي که اين حديث مطلقاً در مسند احمد نيست؛ نه از قول ابوذر و نه ديگري. اين حديث را طبراني، بزار و ديگران از ابوذر روايت کردهاند و إسناد آن سست است و نيز از ابن عباس، ابن زبير و ابوسعيد نيز روايت شده که صحيح به نظر نميرسد.
اشکالاتي بر کلام الباني وارد است:
اول. بنا بر مباني الباني که انتساب به احمد، به مسند احمد انصراف دارد، نه کتاب ديگر، پرسش ديگري مطرح ميگردد و آن اين که: پاين اين روايت کجاست؟ و چگونه در مسند احمد يافت نميشود؟ و چرا کسي به اين مطلب اشاره نکرده است؟ تبريزي در مشکاة المصابيح اين روايت را به احمد نسبت داده است و ملا علي قاري در شرح مشکات، به نام مرقاة المفاتيح، آن را تصديق کرده است و اشاره نکرده که اين روايت را احمد نقل ننموده است.
آيا اين بدان معنا نيست که دستان امانتدار مسند را به بازي گرفتهاند و روايت ياد شده را از آن حذف کردهاند.
اين سخن بر مبناي الباني بود. علاوه بر اين ما الباني را به دليل عدم هوشمندي، هوشياري و عدم دقت و تخريج روايت معذور ميدانيم. شايد او براي اين کار کوششي نکرده است. عاليترين احاديث در باره فضايل صحابه را احمد بن حنبل به نقل از زوايد قطيعي نقل کرده است؛ امّا الباني اطلاع از آن ندارد و او در هر حال نيازمند تتبع بيشتر است تا تخريجهايش ناقص، غيردقيق و غيرمتقن نباشد. اين مسلم نيست که انتساب روايتي به احمد، حتي روايات الفضايل، مقصود مسند احمد باشد، بلکه انصراف آن به کتاب فضايل، اولويت دارد. حتي اين که بر الباني پوشيده مانده است. در اين هنگام منصفانه ميگوييم: شايد تبريزي و ملا علي قاري مقصودشان اين بوده که روايات فضايل صحابه به احمد بن حنبل منسوب است. در هر حال، الباني هيچ اشاره دور يا نزديکي به وجود روايت در کتاب الفضائل نکرده است.
دوم. الباني به شکلي غريب به طرق ديگر روايت اشاره ميکند که اعتقاد به ضعف آنها را القا ميکند. اين کار همچنين به اشتباه انداختن و فريب خواننده است.
اين روايت با طرقش و نيز با آنچه بعداً در باره اسانيد آن بيان خواهيم کرد، در درجه بالايي از اعتبار است، بويژه اين که الباني يادکرد طرق ديگر روايت را ناديده گرفته است؛ از جمله طريقي را که ابن ابي شيبه در المنصف از علي عليه السلام نقل کرده است؛ چنان که پيشتر گذشت.
ب. تضعيف اسنادهاي حديث توسط الباني و رد آن
1. ادعاي شدت ضعف طرق حديث سفينه
الباني اين حديث را در شمار احاديث ضعيف کتاب خود آورده و گفته است: