حديث سفينه در کتاب های اهل سنّت - صفحه 120

مبارک و ابن وهب از وي بهتر و استوارتر از روايت ديگران است از وي و در صحيح مسلم موارد کمي به مقرون به روايت ديگر از وي گزارش شده است ۱ .
پس از ديدگاه ابن حجر، وي بعد از سوختن کتبش دچار خلط شده است و اين مطلب گذشت که روايات فرد مختلط صلاحيت تابع و شاهد بودن را دارد.
الباني نيز در کتاب سلسلة الأحاديث الصحية چنين گفته است:
در مورد ابن لهيعه گفتاري است که مخفي نيست و ما در کتاب سلسلة الأحاديث الضعيفة از وي بي‌شمار روايت آورده‌ايم، اما معلوم باشد که اين گفتار در مورد وي، مطلق نيست و روايت سه عبدالله از وي يعني عبدالله بن المبارک بن وهب و عبدالله بن يزيد المقري از وي صحيح است؛ چرا که اين سه نفر قبل از سوخته شدن کتاب‌هاي ابن لهيعه از وي روايت مي‌کرده‌اند؛ همان‌گونه که اين مطلب ذيل ترجمه وي در کتاب التهذيب به شرح آمده است.
سپس الباني اضافه مي‌کند:
همانا ضعف ابن لهيعه به خاطر سوء حافظه وي بوده است و حديث مانند چنين شخصي اگر از طريق ديگري آمده باشد، تقويت مي‌شود؛ هر چند طريق ديگر نيز دچار ضعف باشد، البته به شرط آن که ضعفش شديد نباشد؛ چنان که اين مطلب در کتب مصطلح الحديث مانند کتاب التقريب نووي و غير از اين کتاب آمده است ۲ .
پس نظر الباني اين است که روايات ابن لهيعه يا صحيح است و اين در مورد احاديثي از وي است که ‌معلوم باشد قبل از احتراق کتاب‌هايش از وي نقل شده است و يا ضعيف است و اين به خاطر بدي حافظه او بوده است، پس اشکالي ندارد که از احاديث وي به عنوان تابع و شاهد استفاده شود؛ چه وقت ‌روايتش معلوم نباشد و چه معلوم باشد که بعد از احتراق کتب وي بوده است و صلاحيت استفاده از‌احاديث ابن لهيعه به عنوان تابع و شاهد در کلمات الباني بسيار تکرار شده است. و از مواردي که کاملاً تصريح به اين مطلب کرده، آن است که در جاي ديگري از همان کتاب سلسلة الأحاديث الصحيحة مي‌گويد:
ابن لهيعه بدحافظه بوده، اما اشکالي ندارد که احاديث وي در متابعات مورد استفاده قرار گيرد ۳ .
و کلام وي به نقل از کتاب جلباب المرأة المسلمة گذشت، مبني بر اين که شکي در آن نيست که احاديث ابن لهيعه در موارد تابع و شاهد از درجه حديث حسن کمتر نيست. و فرقي نداشت که الباني تصريح به اين مطلب مي‌کرد يا تصريح نمي‌کرد؛ چرا که اين مطلب گذشت که روايات شخص بدحافظه به عنوان تابع و شاهد پذيرفته مي‌شود.

1.. تقريب التهذيب، ج ۱ ص ۵۲۶ .

2.. سلسلة الأحاديث الصحيحة، ج ۲، ص ۵ به بعد، در حاشيه بر حديث شماره ۵۰۳ .

3.. سلسلة الأحاديث الصحيحة، ج ۱، ص ۲۰۱.

صفحه از 133