حديث سفينه در کتاب های اهل سنّت - صفحه 121

پس حتّي با چشم پوشي از گفته کساني که قايل به صحت يا حُسن احاديث ابن لهيعه شده‌اند، روايات وي نزد خود الباني نيز قابليت دارد که به عنوان تابع و شاهد به کار آيد، پس چگونه ادعا دارد که طرق حديث سفينه دچار ضعف شديد هستند، در حالي که اين طريق را الباني فقط به خاطر وجود ابن لهيعه تضعيف کرده است.
الباني در کتاب سلسلة الأحاديث الضعيفه مي‌گويد:
اما حديث ابن الزبير را ابن لهيعه روايت کرده از أبوالأسود و او از عامر بن عبدالله بن الزبير و او از پدرش (مسند البزار، ش2612) و عبدالله بن لهيعه ضعيف است به خاطر بدي حفظش ۱ .
پس به اعتراف خود الباني اين طريق دچار ضعف خفيف است، نه ضعف شديد و امکان دارد با حديثي مثل خودش تقويت شود.
به هر حال، اين طريق براي حديث سفينه نزد برخي از علماي اهل تسنن معتبر است و نزد برخي ديگر دچار ضعف خفيفي است و صلاحيت دارد در موارد متابعت و استشهاد به عنوان تابع يا شاهد مورد استفاده قرار گيرد.
بنا بر اين، اگر طريق ديگري با ضعف خفيفِ براي اين حديث يافت شود مي‌تواند اين حديث را به درجه حديث حسن ارتقاء بخشد و به زودي معلوم خواهد شد که اين حديث را بيش از يک طريق تقويت کرده و آن را در حدّ صحيح ارتفاع مي‌دهد.
حديث علي عليه السلام:
قال ابن أبي شيبة: حدثنا معاوية بن هشام قال: ثنا عمّار، عن الأعمش، عن المنهال، عن عبدالله بن الحارث، عن عليّ قال: انّما مثلنا في هذه الامّة کسفينة نوح و کتاب حطّة في بني اسراييل۲.
قبل از شروع در بحث در باره سند اين حديث چاره‌اي نيست از اين که دوباره تذکر دهيم که الباني متعرض اين حديث نشده است، نه در تعليقه‌اش بر مشکاة المصابيح و نه در سلسلة الأحاديث الضعيفه آنجا که به طور مفصّل معترض طرق مختلف اين حديث شده است و به اين نتيجه رسيده است که طرق اين حديث به حدّ اعتبار نمي‌رسد، چگونه مي‌تواند به اين نتيجه رسيده باشد در حالي که متعرض برخي از طرق حديث نشده است، آيا چنين برخوردي با اين حديث با امانت علمي سازگار است؟!

اما بحث درباره سند حديث

ابوعبيد آجري از ابوداود در مورد معاويه بن هشام، نقل مي‌کند که او ثقه است و ابن حبان نيز وي را در کتاب الثقات آورده است و ابوحاتم در مورد وي گفته صدوق است و ابن سعد گفته صدوق و پر روايت

1.. سلسلة الأحاديث الضعيفة، ج ۱۰، ص ۵ .

2.. المصنّف، ج ۷، ص ۳۰۵.

صفحه از 133