است و از رجال شش نفر (مؤلّفين صحاح سته) است، غير از بخاري. پس وي از رجال مسلم است (در سند احاديث صحيح مسلم آمده است) ۱ .
ذهبي گفته: «وي ثقه است» ۲ .
ـ و در مورد عمار بن رزيق، يحيي بن معين و ابوزرعه گفتهاند: وي ثقه است، و ابوحاتم گفته مشکلي در مورد وي نيست و همچنين نسايي گفته اشکالي در مورد وجود ندارد ۳ .
ابن حجر نيز ميگويد: اشکالي به وي نيست ۴ .
و ذهبي گفته: وي ثقه است ۵ .
و الباني گفته: وي ثقه و از رجال مسلم است ۶ .
ـ اما در مورد أعمش ـ که همان سليمان بن مهران الأسدي است ـ بحثي در وثاقت وي نيست، مگر اين که متهم به تدليس است.
شعبه گفته است هيچ کس مرا در حديث مانند اعمش شفا نبخشيد. و عبدالله بن داوود الغريبي ميگويد هر گاه شعبه نام أعمش را به زبان ميآورد، ميگفت قرآن قرآن، و عمرو بن علي ميگويد أعمش را به خاطر صدقش قرآن گفتند و ابن عمار ميگويد در محدثين قويتر از اعمش به لحاظ ثبت احاديث وجود ندارد؛ هر چند منصور نيز به لحاظ ثبت قوي است، اما أعمش در آوردن روايت مسند شناخته شدهتر از اوست.
و عجلي گفته است که وي ثقه در حديث استوار بوده است (احاديث وي دچار خلط و تضاد و... نبوده است) و محدّث اهل کوفه در زمان خود بوده در حالي که کتابي نداشته است.
يحيي بن سعيد ميگويد وي از ناسکين بوده و ناسک بودن علامت اسلام است. وکيع ميگويد: نزديک به دو سال با وي رفت و آمد داشتم و نديدم يک رکعت نماز قضا کند و نزديک هفتاد سال نماز اول وقت وي ترک نشده بود.
فريبي ميگويد روزي که وي درگذشت، عابدتر از خود را به جاي نگذاشت و سنّت را رعايت ميکرد.
ابن معين گفته وي ثقه است.
نسايي گفته وي ثقه و استوار (بدون اشتباه و خلط و لغزش در حديث) بوده است ۷ .
ابن حجر گفته است: وي ثقه، حافظ، آگاه از قرائتها و پرهيزگار بوده، اما تدليس ميکرده است ۸ .
1.. ر. ک: تهذيب التهذيب، ج ۱۰، ص ۱۹۶ ـ ۱۹۷.
2.. الکاشف، ج ۲، ص ۲۷۷.
3.. ر. ک: تذهيب التهذيب، ج ۷، ص ۳۵۰.
4.. تقريب التذهيب، ج ۱، ص ۷۰۶.
5.. ميزان الاعتدال، ج ۳، ص ۱۶۴.
6.. ارواء الغليل، ج ۶ ، ص ۲۷۹.
7.. تقريب التهذيب، ج ۱، ص ۳۹۲.
8..همان.