سمهودي نيز در کتاب جواهر العقدين مطلبي نزديک به همين معنا را ذکر کرده است. ۱
در اينجا چند بيت شعر از شافعي پيرامون حديث سفينه است که حضرمي صاحب کتاب رشفة الصادي آنها را آورده است. در اين أبيات چنين آمده است:
و آن گاه که ديدم راه و روشها و مذاهب مردم آنها را در درياهاي گمراهي و ناداني کشانده من با نام خدا در کشتيها نجات سوار شدم که همان اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هستند و به همانگونه که خدا ما را امر کرده به ريسمانش چنگ بزنيم اين شعر همان معنايي از حديث را که قبلاً گفتيم يعني ضرورت سوار شدن بر کشتي اهل بيت عليهم السلام و سيراب شدن از چشمه ايشان را به نحو گويا ميرساند.
نتيجه
در اين نوشتار معلوم شد حديث سفينه را گروهي از علما و محدثين اهل تسنّن روايت کردهاند؛ از جمله ايشان: ابن جرير طبري، سمعاني، ابونعيم اصفهاني، طبراني، ابوبکر قطيعي، دولابي، ابوبکر بن ابي شيبه، ابن اثير، خطيب بغدادي، ابن قتيبه، ابويعلي، ابن عبدالبر و فاکهي و غيره هستند.
و نيز معلوم شد سند اين حديث به هشت نفر از صحابه باز ميگردد که عبارتاند از: امام علي بن ابي طالب عليه السلام، عبدالله بن زبير، ابن عباس، ابوذر غفاري ابو سعيد خدري، انس بن مالک، سلمة بن اکوع، ابوطفيل عامر بن واثله و بر اساس آنچه ما به آن دست يافتيم، طرقي که به ايشان بازميگردد.
غير از طرقي که با هم تداخل دارند و غير از طرقي که ما بدان دست نيافتيم مثل طريق سمعاني غيره، تعداد اين طرق منفرد به نه (9) طريق ميرسد. و از لابه لاي بحث معلوم شد که تضعيف اين حديث از طريق ابن تيميه و الباني به دور از قواعد ثابت شده حديثي است و ما برخي از اسفار را بررسي کرديم و معلوم شد طريق ابن ابي شيبه در کتاب المصنف از امام علي عليه السلام طريق معتبري است، چنان که طريق بزار از عبدالله بن زبير نيز با صرف نظر از وجود ابن لهيعه در سند، طريق معتبري است و در مورد ابن لهيعه نظريات مختلف بود. گروهي به صحت احاديث وي و گروهي به حسن بودن احاديث وي قايل بودند و کمترين رتبه در مورد احاديث وي آن بود که صلاحيت شاهد و تابع بودن را براي تقويت طرق ديگر دارد. الباني نيز به دليل بدي حافظه ابن لهيعه همين نظريه را داشت، در حالي که وثاقت وي مورد خدشه قرار نگرفته بود.
همچنين حديث ابن عباس که در سندش حسن بن ابي جعفر قرار داشت و الباني مکرر تصريح کرده که حديث وي صلاحيت دارد به عنوان تابع و شاهد مورد استفاده قرار گيرد. پس به ضميمه اين سه طريق به يکديگر شکي نيست در اين که اين حديث در حدّ حديث صحيح غير مستقل ارتفاع مييابد و نيازي به بررسي طرق ديگر نديديم و آنها را رها کرديم.
و نيز معلوم شد عدهاي از محدثين و پژوهشگران اهل تسنّن اين حديث را صحيح دانستهاند و قايل به اعتبار آن شدهاند و بحث را با بيان دستهاي از مطالب برداشتي از حديث به پايان برديم و اين که اين حديث به طور منحصر تمسک به اهل بيت را ايجاب ميکند و افضليت اهل بيت را نسبت به سايرين ميرساند و دلالت بر عصمت ايشان دارد و گروه نجات يابنده از امت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را معين ميکند و از ديگر گروهها باز ميشناسد و برخي کلمات علماي اهل تسنّن را که اشاره به اين مطالب دارد آورديم.
1.. جواهر العقدين، ص ۲۶۳ و ۲۶۴.