آسيب شناسی روايات ابن ابی الحديد درباره‌ امام حسين(ع) - صفحه 153

را به کشتن نمي‌داد! واي از اين مدايني که چنين زيرکانه يا نابخردانه ضربه مي‌زند.

أبو الحسن المدائني و روايات مشوش تاريخي

علي بن محمد بن عبد الله، أبو الحسن المدائني(135 ـ 225 ق‌) راوي مؤرخ، كثير التصانيف، از اهالي بصره بود، ساكن مداين، سپس به بغداد رفت، و تا وفات آنجا ماند. ابن النديم نام صد و اندي كتاب از مصنفات وي در مغازي، و سيره نبوي، و اخبار نسا، و تاريخ خلفا، و تاريخ وقايع و فتوح، و جاهليين، و شعرا، و بلدان را ذکر کرده است. ابن تغري بردي گويد: «و تاريخه أحسن التواريخ و عنه أخذ الناس تواريخهم». ۱ شارح، ابن ابي الحديد، از دو کتاب ابو الحسن المدائني نام برده از جمله: کتاب أمهات الخلفاء ۲ از آن ياد کرده است، و ديگري کتاب أکلة. ۳ شارح بسيار از اين مورخ نقل کرده است، طبق قول شيخ طوسي او کتابي تحت عنوان مقتل الحسين عليه السلام داشته است. ۴ در گفته‌ها و منقولات تاريخي وي بايد کمي با دقت و تأمل نگريست؛ چه برخي موارد يافت مي‌شود که با اصول شيعي اسلامي سازش ندارد؛ چنان که گذشت.

نتيجه

با توجه به آنچه در اين مقاله بدان پرداختيم، بايد گفت هر چند بي‌شک، شرح ابن ابي الحديد بزرگ‌ترين شرح تاريخي نهج‌البلاغه است و از منابعي در آن ياد شده است که امروزه وجود ندارد، و از منابع مهم تاريخ به شمار است، ولي بايد مطالب متنوع و روايات گوناگون تاريخي آن دسته‌بندي موضوعي منظمي به خود گيرد و صحت و سقم آن کاويده گردد. آسيب‌شناسي روايات تاريخي شرح ما را از جانبداري کور نسبت به شارح و نيز کوفتن او بي‌دليل نگاه مي‌دارد. وي نيز همچون بسياري از مورخان در ثبت تاريخ دچار نقل‌هاي خطا شده است، و اين خود براي ما فرصت مغتنمي است تا برخي راويان را که نقل‌هاي نااستوار، لغزان و نادرست و جعلي در رواياتشان بيشتر است، شناخته، در تعامل با روايات ايشان هرچند در کتب رجال ممدوح باشند با تأمل برخورد کنيم، يکي از ايشان که در اين نگاشته بدان مي‌توان رسيد، ابوالحسن مدايني مور نامدار درگذشته به سال 225ق، است، نيز به مطالبي برمي‌خوريم ارجمند که تنها شارح نگاهدارنده آن از گزند حوادث روزگار بوده است. اما در پايان بايد گفت شارح بيشتر تاريخ‌نگار زبده‌اي است تا تحليل‌گر تاريخ، و البته برخي از نقدهاي ما به شارح به عقيده او برمي‌گردد.

1.. الأعلام، ج ۴، ص ۲۴۵.

2.. شرح نهج البلاغه، ج ۱۱، ص ۶۹.

3.. همان، ج ۱۸، ص ۳۹۸.

4.. الفهرست ، ص ۲۷۹.

صفحه از 154