آسيب شناسی روايات ابن ابی الحديد درباره‌ امام حسين(ع) - صفحه 141

جواز لعن صحابه و حتي يادکرد خطاهاي ايشان را طي فصلي تحت عنوان «ايراد کلام لأبي المعالي الجويني في أمر الصحابة والردّ عليه» آورده و با نقل رديه ابو جعفر اسکافي بدان پاسخ داده است ۱ . وي در ضمن بخشي از پاسخ ابوجعفر از قول او چنين مي‌گويد:
اگر اين موضوع را معتبر بدانيم، که حرمت عمرو بايد به خاطر زيد نگه داشته شود كه او را لعن نكنند، بايد حرمت صحابه در مورد فرزندان ايشان نيز حفظ شود و مثلاً حرمت سعد بن ابي وقاص درباره پسرش عمر بن سعد ـ كه قاتل حسين عليه السلام است ـ رعايت شود و او را لعنت نكنند، يا حرمت معاويه در مورد يزيد قاتل حسين عليه السلام و كسي كه واقعه حره را پديد آورده و مسجد الحرام را در مکه به هراس انداخته است، رعايت كنند و او را لعن و نفرين نكنند... . ۲
لذا شارح لعن قاتلان حسين عليه السلام را مي‌پذيرد و از آن دفاع مي‌کند.آنچه گذشت تنها بخشي از استدلال‌هاي عقلي و نقلي اوست.

ب) نقد ما بر شارح

آنچه در نقد متن تاريخي مهم است، اين است که پژوهشگر ضمن اين‌ که با دقت و با استفاده از ابزار تحقيق همچون مقارنه ميان مصادر و منابع مختلف تاريخي به نقد نص تاريخي بپردازد، خواه نقد خارجي و شکلي و خواه نقد داخلي و محتوايي و مضموني، اين است که ميان کذب و تزوير مورخ و خطا و لغزش او يا فريبي که از اطلاعات غلط خورده است، فرق گذاشت. ۳ هميشه صرفاً ولزوماً مؤلّف و مورخ که دچار خظايي در نقل و اعتماد بر يک راوي مي‌شود، غرض‌ورز نبوده است. شارح معتزلي نيز به نظر نمي‌رسد همه‌جا که خطايي تاريخي مرتکب شده، غرضي منفي را پي مي‌گرفته است، لذا ارزش تاريخي کتاب وي با آسيب‌ها و نقدهايي که متوجه آن است، کم نمي‌شود، بلکه در جهت اعتماد بيشتر اصلاح مي‌گردد. حال به برخي از نقدهاي روايات تاريخي وي مي‌پردازيم:

1.. از جمله عبارات فقيه جويني اين است: «...بر فرض كه يكي از صحابه به خطا كرده باشد، واجب است به جهت حرمت رسول خدا و هم به جهت مروت رعايت كرده شود. جوانمردي اقتضا مي كند كه حرمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم درباره همسرش عايشه و پسر عمه اش زبير و طلحه ـ كه دست خود را سپر بلاي آن حضرت ساخته است ـ نگه داشته شود. وانگهي چه چيزي بر ما واجب و لازم كرده است كه از مسلماني تبري جوييم يا لعن كنيم. خداوند روز رستاخيز به مكلف نمي گويد چرا لعن نكردي بلكه مي پرسد چرا لعن كردي و اگر انساني در تمام عمر خود ابليس را لعن نكند، گنهكار و سركش نيست و اگر آدمي به جاي لعن كردن استغفر الله بگويد براي او بهتر است....» ر.ک: شرح نهج البلاغه، همان، يکي از کساني که اين گونه سخن‌ها درباره قاتلان امام حسين عليه السلام بر زبان رانده و از علماي بزرگ اهل سنت و سرآمدان متصوفه به شمار مي‌رود، صاحب کتاب احياء العلوم است. آري غزالي! وي بسيار منفعلانه و يا مغرضانه روايت عاشورا و روضه‌خواني را قدغن دانسته و تحريم کرده است، به بهانه اين‌که ما نبايد در نزاع و اجتهاد دو صحابي رسول خدا [يزيد را نيز جزو صحابه مي‌داند] دخالت کنيم! آيا قاتل امام حسين با او يکي است و قابل قياس!؟ (ر.ک: احياء علوم الدين، ج۳، ص۱۲۵): يحرم علي الواعظ و غيره رواية مقتل الحسين و حكايته و ما جري بين الصحابة من التشاجر و التخاصم، فإنّه يهيج بغض الصحابة و الطعن فيهم، و هم أعلام الدين، و ما وقع بينهم من المنازعات فيحمل علي محامل صحيحة، و لعلّ ذلك لخطأ في الاجتهاد، لا لطلب الرئاسة و الدنيا كما لا يخفي. نيز: الغدير في الکتاب والسنه و الادب، ج ۱۰، ص ۳۰۱.

2.. شرح نهج البلاغة، ج۲۰، ص ۱۸.

3.. منهج البحث التاريخي، ص۱۱۷ ـ ۱۴۵.

صفحه از 154